تدلیس در ازدواج چیست؟ | تعریف، شرایط و فسخ عقد

تدلیس در ازدواج چیست؟ | تعریف، شرایط و فسخ عقد

تدلیس در ازدواج چیست

تدلیس در ازدواج به معنای فریب دادن و کتمان حقیقت از سوی یکی از طرفین عقد نکاح یا شخص ثالث تبانی کننده است که منجر به رضایت طرف دیگر به ازدواج می شود. این فریبکاری، که ریشه در پنهان کردن عیوب یا اظهار صفات کمالی دروغین دارد، می تواند بنیان یک زندگی مشترک را از آغاز متزلزل سازد و پیامدهای حقوقی و کیفری جدی برای فریب دهنده به همراه داشته باشد.

ازدواج، پیوندی مقدس و بنیادی ترین نهاد اجتماعی است که بر پایه صداقت، اعتماد و شناخت متقابل بنا می شود. این پیمان، نه تنها دو فرد، بلکه دو خانواده و حتی نسل های آینده را به هم گره می زند. اما گاهی، فریب و تدلیس سایه شوم خود را بر این رابطه می اندازد و شیرینی آغاز زندگی مشترک را به تلخی و پشیمانی بدل می کند. تدلیس در ازدواج، مفهومی حقوقی است که به شرایطی اشاره دارد که یکی از زوجین، یا حتی شخص ثالثی با تبانی، با اعمال متقلبانه، عیبی را پنهان یا کمالی دروغین را اظهار می کند و همین فریب، اساس رضایت دیگری برای ازدواج می شود. شناخت این پدیده، ابعاد حقوقی و کیفری آن، و راه های مقابله با آن برای حفظ حقوق افراد و تقویت بنیان خانواده بسیار حیاتی است. در این نوشتار، به واکاوی جامع تدلیس در ازدواج خواهیم پرداخت؛ از تعریف و ارکان آن گرفته تا مصادیق رایج، ضمانت اجراهای مدنی و کیفری، نحوه اثبات در محاکم و راهکارهای پیشگیرانه.

تدلیس در ازدواج چیست؟ (مفهوم شناسی جامع)

فریب در ازدواج، که در ادبیات حقوقی از آن با عنوان «تدلیس در نکاح» یاد می شود، یکی از پیچیده ترین و آسیب زاترین پدیده هایی است که می تواند ریشه یک زندگی مشترک را از ابتدا سست کند. برای درک عمیق این مفهوم، ابتدا باید به تعریف دقیق آن و سپس به بررسی ارکان و تمایزات آن با سایر مفاهیم حقوقی پرداخت.

۱.۱. تعریف لغوی و اصطلاحی تدلیس

واژه «تدلیس» در لغت به معنای «فریب دادن»، «حیله کردن»، «پنهان کردن عیب» یا «نمایش چیزی بر خلاف واقع» است. این کلمه، از ریشه دَلْس به معنای تاریکی و ظلمت می آید که نشان دهنده ابهام و پنهان کاری در ذات این عمل است. در اصطلاح حقوقی، تدلیس در ازدواج به عملی اطلاق می شود که یکی از زوجین یا شخص ثالثی با تبانی با یکی از آن ها، با استفاده از وسایل فریب کارانه، حقیقت را کتمان کرده یا ویژگی های دروغین را به خود نسبت دهد، به گونه ای که این فریب، باعث رضایت طرف مقابل به ازدواج شود. اهمیت این تعریف در آن است که فریب باید عاملی مؤثر در تشکیل عقد نکاح باشد.

۱.۲. ارکان و عناصر تشکیل دهنده تدلیس در نکاح

تدلیس در نکاح صرفاً یک سوءتفاهم یا یک اشتباه ساده نیست؛ بلکه مجموعه ای از شرایط و عناصر خاص را می طلبد تا از نظر حقوقی قابل پیگیری باشد. این ارکان عبارتند از:

۱.۲.۱. اعمال متقلبانه یا کتمان حقیقت

برای تحقق تدلیس، باید عملی فریب کارانه صورت گرفته باشد. این عمل می تواند به صورت یک «فعل مثبت» باشد؛ یعنی فرد با انجام کارهایی خاص، طرف مقابل را فریب دهد. مثلاً با جعل مدارک تحصیلی یا ادعای داشتن شغل و مقام دروغین، خود را باصفتی خاص معرفی کند. همچنین می تواند به صورت «ترک فعل» یا «کتمان حقیقت» باشد؛ یعنی فرد با سکوت خود، عیبی مهم و مؤثر در ازدواج را پنهان کند، به شرطی که این سکوت با هدف فریب انجام شده باشد. تصور کنید فردی از بیماری مزمن و لاعلاج خود که می داند در زندگی مشترک تأثیرگذار است، سکوت کند، در حالی که می داند طرف مقابل به دنبال همسری سالم است. صرف سکوت درباره تمامی جنبه های زندگی، تدلیس نیست؛ بلکه باید کتمان مربوط به عیبی باشد که عرفاً یا صراحتاً در تصمیم گیری برای ازدواج مهم تلقی می شود.

۱.۲.۲. قصد فریب (سوءنیت)

یکی از مهم ترین ارکان تدلیس، وجود «قصد فریب» یا «سوءنیت» در فرد تدلیس کننده است. یعنی فرد آگاهانه و با هدف گول زدن طرف مقابل، دست به اعمال فریب کارانه یا کتمان حقیقت بزند. اگر فریب بدون قصد و عمد صورت گرفته باشد، مثلاً فرد واقعاً از وجود یک عیب در خود بی خبر بوده یا به اشتباه اطلاعاتی را ارائه داده باشد، تدلیس به معنای حقوقی آن محقق نمی شود. این عنصر، تدلیس را از اشتباهات سهوی و ناآگاهی متمایز می کند.

۱.۲.۳. تأثیر فریب در رضایت به ازدواج

عملیات فریب کارانه باید به اندازه ای مؤثر باشد که «رضایت به ازدواج» را تحت تأثیر قرار دهد. به بیان دیگر، اگر فریب صورت نمی گرفت، طرف فریب خورده به آن ازدواج تن نمی داد. فریب باید «علت غایی» یا «داعی بر ازدواج» باشد. مثلاً اگر فردی خود را دارای مدرک دکترا معرفی کرده و طرف مقابل به دلیل همین مدرک، به ازدواج با او راضی شده باشد، این شرط محقق است. اما اگر فریب در مورد مسئله ای جزئی و کم اهمیت باشد که تأثیری در تصمیم اصلی ازدواج ندارد، نمی توان آن را تدلیس نامید.

۱.۲.۴. وقوع فریب قبل از عقد

تمام اعمال متقلبانه یا کتمان حقیقت باید «پیش از جاری شدن صیغه عقد نکاح» صورت گرفته باشد. اگر فریب پس از عقد واقع شود، دیگر مصداق تدلیس در ازدواج نخواهد بود و ممکن است عنوان حقوقی دیگری داشته باشد. فرض کنید پس از عقد، یکی از زوجین متوجه شود که دیگری در مورد شغل خود دروغ گفته است. اگر این دروغ قبل از عقد مؤثر در رضایت بوده، تدلیس است؛ اما اگر اطلاعاتی بعد از عقد تغییر کرده باشد، متفاوت خواهد بود.

۱.۳. تفاوت تدلیس با سایر مفاهیم مشابه

در حقوق خانواده، مفاهیمی وجود دارند که ممکن است در نگاه اول شبیه به تدلیس به نظر برسند، اما از نظر ارکان و آثار حقوقی تفاوت های اساسی دارند. درک این تفاوت ها برای پیگیری صحیح حقوقی بسیار مهم است.

۱.۳.۱. تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت

ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی به «تخلف از شرط صفت» اشاره دارد:

هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متباینا بر آن واقع شده باشد.

تفاوت اصلی بین تدلیس و تخلف از شرط صفت در «وجود عملیات فریب کارانه» است. در تخلف از شرط صفت، ممکن است هیچ عمل متقلبانه ای صورت نگرفته باشد؛ تنها کافی است صفتی که به صراحت یا به صورت ضمنی (متبایناً) در عقد شرط شده بود، وجود نداشته باشد. مثلاً طرفین در عقدنامه شرط می کنند که زن باکره باشد و زن در واقع باکره نیست، بدون اینکه زن برای فریبکاری عملی انجام داده باشد. در این حالت، حق فسخ به دلیل تخلف از شرط صفت است. اما در تدلیس، حتماً باید عملی فریب کارانه (فعل یا ترک فعل با سوءنیت) صورت گرفته باشد که به آن صفت دروغین دامن زده یا عیب را پنهان کرده است. به عنوان مثال، اگر زنی با علم به عدم بکارت خود، با انجام عملیات جراحی یا ارائه گواهی جعلی، خود را باکره معرفی کند، تدلیس رخ داده است.

۱.۳.۲. تفاوت تدلیس با عیوب مجوز فسخ (عیوب قانونی)

قانون مدنی در مواد ۱۱۲۲ و ۱۱۲۳، عیوب خاصی را برای مرد و زن برشمرده که وجود آن ها به خودی خود، بدون نیاز به فریبکاری، برای طرف دیگر حق فسخ نکاح ایجاد می کند. مثلاً جنون یا عنن (ناتوانی جنسی) در مرد، یا قرن (استخوان زائد در دستگاه تناسلی زن) و جذام در زن از جمله این عیوب هستند.
تفاوت تدلیس با این عیوب قانونی در این است که:

  1. «عیوب قانونی» به محض وجود، حق فسخ می دهند، حتی اگر طرفین از آن بی اطلاع باشند یا فریبکاری در کار نباشد. این عیوب، مشخص و محدود هستند.
  2. «تدلیس» دامنه گسترده تری دارد و هر فریبکاری را شامل می شود که در رضایت به ازدواج مؤثر باشد، حتی اگر آن عیب جزو عیوب قانونی نباشد. در تدلیس، حتماً باید فریب و پنهان کاری یا اظهار کمال دروغین وجود داشته باشد.

در واقع، یک عیب قانونی نیز می تواند موضوع تدلیس قرار گیرد؛ به این صورت که فرد نه تنها دارای آن عیب است، بلکه با اعمال فریب کارانه سعی در کتمان آن می کند. در این صورت، حق فسخ هم از باب تدلیس و هم از باب عیب قانونی می تواند مطرح شود.

مصادیق رایج و مثال های عملی تدلیس در ازدواج

شناخت تدلیس تنها با تعاریف حقوقی کامل نمی شود؛ بلکه باید مصادیق عینی و ملموس آن را نیز درک کرد. در زندگی روزمره، تدلیس می تواند در ابعاد مختلف شخصیت، سلامت، و موقعیت افراد رخ دهد. در ادامه به برخی از رایج ترین مصادیق تدلیس در ازدواج و مثال های کاربردی آن پرداخته می شود تا روشن تر شود چگونه یک فریب می تواند بنیان ازدواج را تحت تأثیر قرار دهد.

۲.۱. فریب در اوصاف شخصیتی و اجتماعی

این نوع تدلیس، معمولاً حول محور ویژگی هایی است که افراد برای بالا بردن جایگاه خود یا جلب رضایت طرف مقابل، به دروغ بیان می کنند.

  • تحصیلات عالی: تصور کنید فردی خود را دارای مدرک دکترا از یک دانشگاه معتبر معرفی کند، در حالی که حتی تحصیلات دانشگاهی را به اتمام نرسانده است. اگر طرف مقابل به واسطه همین جایگاه تحصیلی به ازدواج با او راضی شده باشد، تدلیس محقق شده است.
  • شغل و سمت خاص: ادعای داشتن شغل دولتی با پرستیژ بالا، یا سمت مدیریتی در یک شرکت بزرگ، در صورتی که فرد شغلی معمولی داشته باشد یا اصلاً بیکار باشد. این فریب می تواند به دلیل تأثیر بر موقعیت اجتماعی یا ثبات مالی باشد.
  • تمکن مالی و وضعیت اقتصادی: معرفی خود به عنوان فردی ثروتمند و متمول با دارایی های فراوان، در حالی که فرد از نظر مالی در تنگناست یا بدهکار است. مثلاً با اجاره خودروهای گران قیمت یا ادعای مالکیت املاک و شرکت های بزرگ، سعی در فریب طرف مقابل داشته باشد.
  • موقعیت اجتماعی و خانوادگی: ادعای تعلق به خانواده ای اصیل و سرشناس با روابط خاص، در حالی که این ادعاها صحت ندارند و برای ایجاد یک تصویر مطلوب در ذهن دیگری مطرح شده اند.
  • تجرد یا سابقه ازدواج قبلی: کتمان سابقه طلاق، داشتن فرزند از ازدواج قبلی، یا حتی پنهان کردن همسر دوم. این مورد به دلیل اهمیت «تجرد» به عنوان یک صفت بنیادین در ازدواج، از مصادیق مهم تدلیس است.

۲.۲. فریب در سلامت جسمی و روانی

سلامت جسمی و روانی، از ارکان اصلی یک زندگی مشترک موفق است و پنهان کاری در این زمینه می تواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد.

  • بیماری های خاص یا مزمن: کتمان بیماری های جدی و صعب العلاج مانند صرع، سرطان، دیابت شدید، بیماری های قلبی که زندگی عادی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد یا هزینه های درمانی سنگین دارد.
  • اعتیاد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی: پنهان کردن اعتیاد که به شدت بر زندگی مشترک، روابط خانوادگی و آینده فرزندان تأثیر می گذارد.
  • جنون و اختلالات روانی: کتمان سابقه درمان روانپزشکی، بستری شدن در مراکز درمانی به دلیل اختلالات روانی جدی، یا وجود بیماری های روحی که تعادل زندگی فرد را بر هم می زند.
  • عیوب جسمی یا ناتوانی های پنهان: کتمان زمین گیر بودن، نقص عضو جدی (که پنهان کردن آن با وسایل متقلبانه باشد)، یا نابینایی که قبل از ازدواج وجود داشته و پنهان شده است.

۲.۳. فریب در اوصاف جنسی و بکارت

این موارد اغلب حساسیت های بالایی دارند و کتمان حقیقت در آن ها می تواند به دلیل انتظارات عرفی یا شروط صریح، منجر به تدلیس شود.

  • معرفی زن غیرباکره به عنوان باکره: این یکی از شایع ترین مصادیق تدلیس است، به ویژه اگر با استفاده از گواهی های جعلی یا اعمال جراحی برای بازسازی بکارت همراه باشد. در این حالت، فریب خوردگی مرد می تواند منجر به حق فسخ نکاح برای او شود.
  • فریب در خصوص عدم وجود عیوب خاص جنسی مردان یا زنان که مانع روابط زناشویی است: کتمان ناتوانی جنسی (مانند عنن در مرد یا قرن در زن که قبلاً ذکر شد) یا هرگونه عیب دیگری که به طور جدی مانع از برقراری رابطه زناشویی سالم و باروری شود و این امر با فریبکاری پنهان شده باشد.

در موارد فریب در اوصاف شخصیتی، اجتماعی، و جنسی، قانون گذار نیز در ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی به برخی از این مصادیق اشاره کرده و برای مرتکب، مجازات کیفری در نظر گرفته است که در بخش های بعدی به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد. این مصادیق نشان می دهد که تدلیس می تواند در جنبه های مختلفی از زندگی یک فرد خود را نشان دهد و همیشه لازم است که طرفین با آگاهی و تحقیق کافی به پای میز ازدواج بنشینند.

ضمانت اجراهای حقوقی تدلیس در ازدواج (حق فسخ نکاح و مطالبه خسارت)

وقوع تدلیس در ازدواج، پیامدهای حقوقی قابل توجهی برای طرفین، به ویژه برای فرد فریب خورده، به دنبال دارد. در حقوق مدنی ایران، دو ضمانت اجرای اصلی برای جبران خسارات و اعاده وضعیت به حالت پیش از فریب پیش بینی شده است: حق فسخ نکاح و مطالبه خسارتòng>.

۳.۱. حق فسخ نکاح: قدرتمندترین ابزار مدنی

حق فسخ نکاح، مهم ترین و قاطع ترین ابزاری است که قانون برای جبران تدلیس در اختیار فرد فریب خورده قرار داده است. با اعمال این حق، عقد ازدواج از ابتدا منحل می شود و آثار آن از بین می رود.

توضیح حق فسخ و تفاوت اساسی آن با طلاق

فسخ نکاح با طلاق تفاوت های بنیادینی دارد:

  1. یک طرفه بودن: حق فسخ توسط یکی از زوجین و بدون نیاز به رضایت طرف دیگر یا حکم طلاق دادگاه اعمال می شود.
  2. فوری بودن: همانطور که در ادامه توضیح داده می شود، اعمال حق فسخ نیازمند فوریت است.
  3. عدم نیاز به تشریفات طلاق: فسخ نیازی به تشریفات پیچیده و زمان بر طلاق (مانند داوری و حکم دادگاه) ندارد، هرچند اثبات تدلیس خود نیازمند رسیدگی قضایی است.
  4. آثار مالی متفاوت: آثار مالی فسخ، به ویژه در مورد مهریه، با طلاق متفاوت است.

حق فسخ به فرد فریب خورده این امکان را می دهد که از قید ازدواجی که بر پایه فریب شکل گرفته، رها شود.

شرایط اعمال حق فسخ: (اثبات تدلیس، فوریت اعمال حق فسخ)

برای اعمال حق فسخ، دو شرط اساسی باید محقق شود:

  1. اثبات تدلیس: فرد فریب خورده باید در دادگاه ثابت کند که تدلیس (با ارکان آن: اعمال متقلبانه، سوءنیت، تأثیر در رضایت، وقوع قبل از عقد) رخ داده است.
  2. فوریت اعمال حق فسخ: این شرط از اهمیت بالایی برخوردار است.

اهمیت فوریت فسخ

ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی بیان می دارد:

خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند، خیار او ساقط می شود به شرط علم به حق فسخ و فوریت آن.

مفهوم فوریت در اینجا به معنای عجله بی قید و شرط نیست، بلکه به معنای فوریت عرفی است. یعنی به محض اطلاع از تدلیس، فرد باید بدون تأخیر غیرموجه و متعارف، برای اعمال حق فسخ اقدام کند. تأخیر طولانی و بی دلیل، این حق را ساقط می کند. دادگاه با در نظر گرفتن اوضاع و احوال، وضعیت روحی و روانی فرد فریب خورده، و مدت زمان لازم برای مشورت و جمع آوری اطلاعات، فوریت را تشخیص می دهد. برای مثال، اگر فردی چند سال پس از اطلاع از تدلیس، اقدام به فسخ کند، احتمالاً حق او ساقط شده تلقی خواهد شد.

۳.۲. آثار فسخ نکاح بر مهریه و سایر حقوق مالی

پیامدهای مالی فسخ نکاح، به زمان نزدیکی جنسی میان زوجین بستگی دارد:

  • قبل از نزدیکی: اگر فسخ نکاح قبل از برقراری رابطه زناشویی (نزدیکی) اتفاق افتد، زن هیچ مهریه ای ندارد و مهریه به او تعلق نمی گیرد.
  • بعد از نزدیکی: اگر پس از نزدیکی، عقد نکاح به دلیل تدلیس فسخ شود، قواعد کمی پیچیده تر می شوند.
    • اگر مرد تدلیس کرده باشد: زن مستحق تمام مهریه است و مرد باید آن را بپردازد.
    • اگر زن تدلیس کرده باشد: مهریه به زن تعلق نمی گیرد. اما اگر نزدیکی واقع شده باشد و مهریه به زن پرداخت شده باشد، مرد می تواند تمام مهریه را از زن (تدلیس کننده) یا از شخص ثالثی که در تدلیس نقش داشته است (اگر مهریه را برای زن تضمین کرده باشد)، باز پس بگیرد.
  • تکلیف نفقه و اجرت المثل در صورت فسخ:
    • نفقه: در صورت فسخ، نفقه تا زمان وقوع فسخ به زن تعلق می گیرد، اما پس از فسخ، حق نفقه از بین می رود.
    • اجرت المثل ایام زوجیت: زن در صورت فسخ نکاح، می تواند اجرت المثل ایام زندگی مشترک خود را مطالبه کند، به شرط آنکه ثابت کند کارهایی که انجام داده، به قصد تبرع (رایگان) نبوده است.

۳.۳. مطالبه خسارت ناشی از تدلیس (مسئولیت مدنی)

علاوه بر حق فسخ، فرد فریب خورده این امکان را دارد که مطالبه خسارت ناشی از تدلیس را از مسبب آن بنماید. این خسارات می تواند شامل موارد مادی و معنوی باشد:

  • خسارات مادی: مانند تفاوت مهر باکره و غیرباکره (اگر مرد به گمان باکره بودن با زن ازدواج کرده و بعد از فسخ متوجه خلاف آن شود و در اثر تدلیس زن باشد)، هزینه های برگزاری مراسم ازدواج، شیربها، جهیزیه (در برخی موارد اگر اثبات شود به دلیل تدلیس به ضرر فریب خورده بوده است)، یا سایر هزینه هایی که به دلیل اعتماد به فریب دهنده متحمل شده است.
  • خسارات معنوی: هرچند اثبات و مطالبه خسارات معنوی پیچیده تر است، اما در برخی موارد قابل طرح است، مانند آسیب های روحی و روانی ناشی از فریب.

نکته مهم این است که مطالبه خسارت می تواند هم از فرد تدلیس کننده (یکی از زوجین) و هم از شخص ثالثی که با تبانی در این فریب نقش داشته، صورت گیرد. مثلاً اگر خانواده عروس با علم به عدم بکارت دخترشان، او را باکره معرفی کرده و با عملیات متقلبانه مرد را فریب داده باشند، مرد می تواند مطالبه خسارت از آن ها کند. این حق حتی اگر همسر فریب خورده از حق فسخ خود استفاده نکند یا نتواند استفاده کند، همچنان پابرجاست و می تواند به صورت مستقل مطالبه شود.

ضمانت اجراهای کیفری تدلیس در ازدواج (مجازات حبس)

تدلیس در ازدواج تنها یک مسئله حقوقی مدنی نیست که به فسخ نکاح و مطالبه خسارت ختم شود؛ بلکه در پاره ای از موارد، قانون گذار آن را در ردیف اعمال مجرمانه قرار داده و برای مرتکبین آن مجازات کیفری نیز پیش بینی کرده است. این جنبه از تدلیس نشان دهنده اهمیت حفظ صداقت و اعتماد در بنیان خانواده از دیدگاه قانون است.

۴.۱. جرم انگاری تدلیس در ازدواج در قانون مجازات اسلامی

پیش از اصلاحات سال ۱۳۹۹، تدلیس در ازدواج به صورت صریح و جامع در قانون مجازات اسلامی جرم انگاری نشده بود. اما با تصویب ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات)، فریب در ازدواج به صراحت جرم تلقی و برای آن مجازات تعیین شد. این ماده بیان می دارد:

چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آن ها واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم می گردد.

این ماده به خوبی نشان می دهد که قانون گذار قصد داشته است دایره جرایم مرتبط با فریب در ازدواج را گسترش دهد و آن را محدود به عیوب خاص یا شرط صفت نکاح نکند. نکات مهم این ماده عبارتند از:

  • فریب دهنده: می تواند هر یک از زوجین باشد.
  • زمان فریب: حتماً باید «قبل از عقد ازدواج» باشد.
  • مصادیق فریب: ماده به صورت تمثیلی به برخی از امور واهی اشاره کرده است: تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن. این عبارت آخر نشان می دهد که این موارد صرفاً مثال هستند و هر فریب دیگری که طرف را به «امور واهی» در این زمینه ها سوق دهد، می تواند مشمول ماده باشد.
  • تأثیر فریب: عقد باید «بر مبنای» این فریب واقع شود، یعنی فریب عامل اصلی رضایت به ازدواج بوده باشد.

در واقع، این ماده به روشنی برخی از مصادیق تدلیس که پیشتر در بخش دوم به آن ها اشاره شد را، از بعد کیفری جرم انگاری کرده است.

۴.۲. مجازات حبس تعزیری

بر اساس ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی، مجازات جرم تدلیس در ازدواج، حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال است. «حبس تعزیری» نوعی از مجازات حبس است که میزان آن در محدوده قانونی، توسط قاضی تعیین می شود و امکان تخفیف، تعلیق یا تبدیل آن به مجازات های جایگزین (مانند جزای نقدی، خدمات عمومی رایگان) وجود دارد.

  • میزان حبس: قاضی با توجه به اوضاع و احوال پرونده، میزان فریبکاری، نتایج حاصله و شخصیت مجرم، از شش ماه تا دو سال حبس را تعیین می کند.
  • تخفیف، تعلیق یا تبدیل مجازات: در قوانین جدید مجازات اسلامی، در مورد جرائم با مجازات حبس کمتر از یک سال، قاضی در بسیاری موارد ملزم به تبدیل مجازات حبس به مجازات جایگزین (مثل جزای نقدی) است. در موارد حبس تا دو سال نیز، قاضی می تواند با وجود جهات تخفیف، مجازات را تخفیف دهد یا به مجازات جایگزین تبدیل کند. این تصمیم به تشخیص قاضی و شرایط خاص هر پرونده بستگی دارد.

۴.۳. مراحل شکایت کیفری

برای پیگیری جرم تدلیس در ازدواج از جنبه کیفری، مراحل مشخصی باید طی شود که با مراحل طرح دعوای حقوقی متفاوت است:

  1. طرح شکوائیه: فرد فریب خورده (شاکی) باید با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، شکوائیه ای مبنی بر جرم تدلیس در ازدواج تنظیم و ثبت کند. در این شکوائیه باید تمام جزئیات فریب، زمان و مکان وقوع آن، و ادله و مدارک اثبات کننده جرم به دقت ذکر شود.
  2. ارجاع به دادسرا: شکوائیه به دادسرای عمومی و انقلاب محل وقوع جرم ارجاع داده می شود. در دادسرا، بازپرس یا دادیار مسئولیت تحقیقات مقدماتی را بر عهده می گیرند.
  3. تحقیقات مقدماتی: در این مرحله، اظهارات شاکی و متهم شنیده می شود، شهود احتمالی احضار و بازجویی می شوند، و اسناد و مدارک ارائه شده مورد بررسی قرار می گیرند. هدف، جمع آوری دلایل برای اثبات یا رد وقوع جرم است.
  4. صدور قرار نهایی در دادسرا: پس از تکمیل تحقیقات، دادسرا یکی از قرارهای زیر را صادر می کند:
    • قرار جلب به دادرسی (کیفرخواست): اگر دلایل کافی برای اثبات جرم وجود داشته باشد، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری ارسال می شود.
    • قرار منع تعقیب: اگر دلایل کافی برای اثبات جرم وجود نداشته باشد یا جرم محقق نشده باشد.
  5. رسیدگی در دادگاه کیفری: در صورت صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری دو (که صلاحیت رسیدگی به این جرم را دارد) ارسال می شود. دادگاه با حضور طرفین، به ادله رسیدگی کرده و در صورت اثبات جرم، حکم مجازات (حبس تعزیری) را صادر می کند. این حکم قابل اعتراض و تجدیدنظرخواهی در مراجع بالاتر است.

تفاوت اساسی رسیدگی کیفری با حقوقی در این است که در رسیدگی کیفری، هدف تنبیه مجرم و برقراری نظم عمومی است، در حالی که در رسیدگی حقوقی، هدف جبران ضرر و زیان فردی و برقراری عدالت بین طرفینòng> است. فرد فریب خورده می تواند به صورت همزمان یا جداگانه، هم دعوای حقوقی (برای فسخ نکاح و مطالبه خسارت) و هم شکایت کیفری (برای مجازات حبس) را مطرح کند.

چگونگی اثبات تدلیس در ازدواج در دادگاه

اثبات تدلیس در ازدواج در دادگاه، چه در دعوای حقوقی برای فسخ نکاح و مطالبه خسارت و چه در شکایت کیفری برای مجازات فریب دهنده، یکی از چالش برانگیزترین مراحل است. بار اثبات بر عهده کسی است که ادعای فریب خوردگی می کند (مدعی یا شاکی)، و دادگاه تنها با دلایل و مستندات محکم می تواند به نفع او حکم صادر کند.

۵.۱. اهمیت جمع آوری دلایل و مستندات

همانطور که گفته شد، اثبات تدلیس به عهده فردی است که ادعا می کند فریب خورده است. این بدان معناست که صرف ادعا کافی نیست و فرد باید شواهد و مدارک محکمی را برای اثبات هر یک از ارکان تدلیس (اعمال متقلبانه، قصد فریب، تأثیر فریب در رضایت و وقوع فریب قبل از عقد) به دادگاه ارائه دهد. از همان لحظه اطلاع از فریب، جمع آوری هرگونه مدرک و شاهدی که می تواند به اثبات ادعا کمک کند، از اهمیت حیاتی برخوردار است.

۵.۲. ادله اثبات دعوا در امور حقوقی و کیفری

قانون آیین دادرسی مدنی و کیفری، ادله مختلفی را برای اثبات دعاوی برشمرده است که در پرونده های تدلیس نیز مورد استفاده قرار می گیرند:

  • شهادت شهود: افرادی که به صورت مستقیم شاهد اعمال فریب کارانه طرف مقابل بوده اند، یا از ادعاهای دروغین او قبل از عقد اطلاع دارند، می توانند به عنوان شاهد در دادگاه حضور یافته و شهادت دهند. مثلاً دوستانی که شنیده اند فریب دهنده خود را با سمت شغلی دروغین معرفی می کرده، یا اعضای خانواده که در جریان پنهان کاری بیماری بوده اند.
  • اقرار تدلیس کننده: اگر فرد تدلیس کننده به فریبکاری خود اقرار کند، این قوی ترین دلیل اثبات است. اقرار می تواند در حضور قاضی یا حتی در خارج از دادگاه (مانند پیامک، ایمیل، یا جلوی شهود) صورت گرفته باشد که در این صورت باید به اثبات برسد.
  • اسناد و مدارک: این مورد طیف وسیعی از مستندات را شامل می شود:
    • مدارک تحصیلی جعلی یا فیش حقوقی ساختگی.
    • پیامک ها، ایمیل ها، یا مکاتبات کتبی که در آن ها فرد فریب دهنده ادعاهای واهی مطرح کرده است.
    • پرینت حساب های بانکی که نشان دهنده عدم تمکن مالی برخلاف ادعاست.
    • گواهی های پزشکی یا سوابق درمانی که وجود بیماری های پنهان شده را اثبات می کند.
    • هرگونه قرارداد، سند یا مدرک دیگری که ادعاهای دروغین را برملا کند.
  • سوگند: در شرایط خاص و پس از ارائه دلایل ناکافی، ممکن است قاضی از طرفین بخواهد سوگند یاد کنند. البته این روش بیشتر در پرونده های حقوقی و در شرایطی که دلایل دیگر ضعیف هستند، به کار می رود.
  • کارشناسی: در مواردی که نیاز به بررسی تخصصی است، می توان از نظر کارشناس استفاده کرد. مثلاً برای اثبات عدم بکارت (در صورت وجود تدلیس و فریب در این خصوص) از کارشناسی پزشکی قانونی استفاده می شود، یا برای بررسی اسناد مالی و تشخیص جعل از کارشناسی خط و اسناد کمک گرفته می شود.
  • امارات قضایی: اماره به معنای قرائن و شواهد قوی است که دادگاه را به وجود یک حقیقت رهنمون می سازد. مثلاً اگر فردی قبل از ازدواج همواره با خودروی گران قیمت تردد می کرده و زندگی لوکسی داشته، اما بلافاصله پس از ازدواج مشخص شود که هیچ دارایی ندارد و خودرو نیز اجاره ای بوده، این می تواند یک اماره قوی بر قصد فریب در تمکن مالی باشد.

۵.۳. اثبات قصد فریب و تأثیر آن

همانطور که پیشتر گفته شد، صرف وجود یک عیب یا عدم وجود یک صفت کافی نیست. دو رکن دیگر تدلیس، یعنی قصد فریب (سوءنیت) و تأثیر فریب در رضایت به ازدواج نیز باید به اثبات برسند.

  1. اثبات قصد فریب: این بخش از اثبات دشوارتر است، زیرا قصد یک امر درونی است. اما می توان آن را از طریق اعمال خارجی فرد استنتاج کرد. مثلاً اگر فردی با وجود علم به بیماری مزمن خود، نه تنها آن را کتمان کند بلکه با ادعاهای دروغین و فریبکارانه (مانند ارائه مدارک پزشکی جعلی یا نمایش سلامتی غیرواقعی) سعی در پنهان کردن آن داشته باشد، قصد فریب او محرز می شود. در مقابل، اگر فرد از بیماری خود بی خبر بوده یا آن را کم اهمیت می پنداشته، اثبات قصد فریب دشوارتر است.
  2. اثبات تأثیر فریب: باید نشان داد که فریب صورت گرفته، عامل اصلی تصمیم گیری فرد فریب خورده برای عقد نکاح بوده است. یعنی اگر آن فریب صورت نمی گرفت، او هرگز به این ازدواج راضی نمی شد. این اثبات معمولاً از طریق شهادت، اظهارات خود فریب خورده، و عرف جامعه در مورد اهمیت آن صفت یا عیب صورت می گیرد.

اثبات تدلیس نیازمند جمع آوری دقیق و مستمر شواهد است. در این مسیر، یاری گرفتن از وکلای متخصص در امور خانواده و کیفری که با ظرایف قانونی و رویه های دادگاه آشنا هستند، می تواند تفاوت چشمگیری در نتیجه پرونده ایجاد کند.

مراحل طرح دعوای حقوقی و کیفری تدلیس در ازدواج

فردی که قربانی تدلیس در ازدواج شده است، برای احقاق حقوق خود و جبران خسارات وارده، باید مراحلی قانونی را طی کند. این مراحل برای دعوای حقوقی (فسخ نکاح و مطالبه خسارت) و شکایت کیفری (مجازات فریب دهنده) کمی متفاوت است، هرچند نقطه شروع واحدی دارند.

۶.۱. مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی

نقطه آغاز هرگونه پیگیری قانونی در سیستم قضایی امروز ایران، دفاتر خدمات الکترونیک قضایی است.

  1. ثبت دادخواست حقوقی: برای طرح دعوای فسخ نکاح و مطالبه خسارت، فرد فریب خورده باید دادخواستی تنظیم و از طریق این دفاتر ثبت کند. در دادخواست باید مشخصات کامل طرفین، شرح دقیق ماجرا (تدلیس صورت گرفته)، تاریخ اطلاع از تدلیس، خواسته (فسخ نکاح و/یا مطالبه خسارت) و مستندات و دلایل اثبات تدلیس قید شود.
  2. ثبت شکوائیه کیفری: برای پیگیری جنبه کیفری تدلیس و تقاضای مجازات حبس برای فریب دهنده (بر اساس ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی)، باید شکوائیه ای تنظیم و ثبت گردد. در شکوائیه، علاوه بر شرح واقعه، باید به جرم بودن عمل فریب و تقاضای مجازات اشاره شود.
  3. مدارک لازم: مدارک هویتی (کارت ملی، شناسنامه)، سند ازدواج، و تمامی مستندات و ادله اثبات تدلیس (پیامک ها، اسناد جعلی، شهادت شهود و…) باید به همراه دادخواست یا شکوائیه ارائه شوند.

۶.۲. پیگیری در دادگاه خانواده (برای امور حقوقی)

پس از ثبت دادخواست حقوقی از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، پرونده به دادگاه خانواده صالح ارجاع داده می شود (صلاحیت مکانی دادگاه، عموماً با محل اقامت خوانده دعوا تعیین می گردد).

  1. روال رسیدگی: دادگاه خانواده با ارسال ابلاغیه، طرفین را برای جلسه رسیدگی دعوت می کند. در این جلسات، اظهارات خواهان و خوانده شنیده می شود و ادله ارائه شده مورد بررسی قرار می گیرد.
  2. ارجاع به مشاور خانواده: در بسیاری از پرونده های خانوادگی، به ویژه آن هایی که ماهیت پیچیده و حساسی دارند، دادگاه طرفین را به مشاور خانواده ارجاع می دهد. هدف از این اقدام، بررسی امکان صلح و سازش، و یا ارائه راهکارهای مشاوره ای برای حل اختلافات است. هرچند در موارد تدلیس، معمولاً امکان سازش کمتر است، اما این مرحله جزء تشریفات قانونی محسوب می شود.
  3. صدور حکم فسخ نکاح: پس از بررسی های لازم و در صورت احراز و اثبات تدلیس و فوریت اعمال حق فسخ، دادگاه حکم به فسخ نکاح صادر می کند. با صدور این حکم، عقد نکاح از زمان وقوع آن باطل و منحل تلقی می شود.
  4. رسیدگی به مطالبه خسارت: در همین دادخواست حقوقی، می توان مطالبه خسارات مادی و معنوی ناشی از تدلیس را نیز درخواست کرد که دادگاه همزمان با فسخ نکاح به آن رسیدگی و حکم مقتضی صادر می نماید.

۶.۳. پیگیری در دادسرا و دادگاه کیفری (برای امور کیفری)

شکوائیه کیفری ثبت شده از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، به دادسرای محل وقوع جرم (یا محل اقامت متهم) ارجاع می یابد.

  1. تحقیقات مقدماتی در دادسرا: بازپرس یا دادیار دادسرا، تحقیقات لازم را برای جمع آوری دلایل و مستندات وقوع جرم انجام می دهند. این شامل احضار و بازجویی شاکی و متهم، اخذ شهادت شهود، و بررسی مدارک ارائه شده است.
  2. صدور کیفرخواست و ارجاع به دادگاه کیفری: در صورت کافی بودن دلایل و احراز وقوع جرم تدلیس در ازدواج، دادسرا اقدام به صدور کیفرخواست می کند. کیفرخواست به معنای طرح اتهام علیه متهم است و پرونده جهت رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری دوòng> ارسال می شود.
  3. صدور حکم مجازات: دادگاه کیفری دو پس از برگزاری جلسه رسیدگی، شنیدن دفاعیات متهم و بررسی شواهد، در صورت اثبات جرم، حکم مجازات (حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال) را صادر می کند. این حکم نیز مانند سایر احکام کیفری، قابل تجدیدنظرخواهی و اعتراض در مراجع بالاتر است.

پیگیری همزمان جنبه های حقوقی و کیفری تدلیس در ازدواج، این امکان را به فرد فریب خورده می دهد که علاوه بر انحلال یک رابطه فریبکارانه و جبران خسارات، عامل فریب را نیز به سزای عمل مجرمانه خود برساند.

۶.۴. اهمیت مشورت و انتخاب وکیل متخصص

پرونده های تدلیس در ازدواج، چه از جنبه حقوقی و چه از جنبه کیفری، اغلب پیچیدگی ها و ظرایف خاص خود را دارند. اثبات سوءنیت، تأثیر فریب در رضایت و فوریت اعمال حق فسخ، همگی نیازمند دانش حقوقی عمیق و تجربه کافی در محاکم است. به همین دلیل، مشورت و انتخاب یک وکیل متخصص در امور خانواده و کیفری، نقشی حیاتی در موفقیت پرونده ایفا می کند. وکیل متخصص می تواند:

  • به شما در جمع آوری مستندات و ادله اثبات کمک کند.
  • دادخواست یا شکوائیه را به بهترین نحو تنظیم نماید.
  • در مراحل مختلف دادرسی، از حقوق شما دفاع کند.
  • شما را از پیچ و خم های قانونی آگاه سازد.
  • احتمالات و نتایج احتمالی پرونده را برای شما روشن کند.

در واقع، حضور یک وکیل می تواند شانس موفقیت شما را به طرز چشمگیری افزایش داده و شما را در مسیر دشوار احقاق حق یاری رساند.

راهکارهایی برای پیشگیری از تدلیس در ازدواج

همیشه پیشگیری بهتر از درمان است. در مورد تدلیس در ازدواج نیز، آگاهی و اقدام پیشگیرانه می تواند افراد را از گرفتار شدن در دام فریب و پیامدهای ناگوار آن محافظت کند. ازدواج یک تصمیم بزرگ و سرنوشت ساز است که باید با چشمانی باز و آگاهی کامل صورت گیرد.

۷.۱. تحقیقات جامع و کافی قبل از ازدواج

یکی از مهم ترین قدم ها برای پیشگیری از تدلیس، انجام تحقیقات گسترده و همه جانبه درباره طرف مقابل و خانواده اوست. بسیاری از فریب ها با یک تحقیق ساده و منطقی آشکار می شوند.

  • تحقیق از خانواده، دوستان، همسایگان و محل کار: با رعایت احترام و ادب، از افرادی که با طرف مقابل در ارتباط هستند (همسایگان قدیمی، همکاران سابق، دوستان نزدیک) در مورد اخلاقیات، سابقه، شغل و وضعیت اجتماعی او پرس وجو کنید. البته باید مراقب بود که این تحقیقات به تجسس بی مورد و ایجاد سوءظن بی اساس منجر نشود.
  • استعلام از مراجع مربوطه (در موارد خاص و با رضایت): در برخی موارد خاص، مانند بررسی سابقه کیفری یا وضعیت مالی (مانند استعلام از اداره ثبت شرکت ها در صورت ادعای مالکیت شرکت)، می توان با رضایت طرفین و از طریق مراجع قانونی یا با کمک یک وکیل، اطلاعات لازم را کسب کرد. البته این موضوع در مورد تمامی ابعاد زندگی فرد صدق نمی کند و باید با احتیاط و رعایت حریم خصوصی انجام شود.
  • شناخت کافی از خود فرد: زمان کافی برای آشنایی و شناخت شخصیت واقعی فرد مقابل صرف کنید. عجله در تصمیم گیری، یکی از عوامل اصلی فریب خوردگی است.

۷.۲. درج شروط صریح در عقدنامه

عقدنامه ازدواج، سندی حقوقی و معتبر است که می تواند از حقوق طرفین در برابر تدلیس محافظت کند.

  • اهمیت ذکر اوصاف حیاتی و شروط لازم ضمن عقد نکاح: اگر صفتی خاص (مانند تحصیلات، شغل، تجرد، سلامت جسمانی از بیماری های خاص) برای شما از اهمیت حیاتی برخوردار است و در تصمیم به ازدواج شما مؤثر است، آن را به عنوان یک «شرط صریح» در عقدنامه قید کنید.
  • مثال هایی از شروط قابل درج:
    • شرط سلامت کامل و نداشتن بیماری های خاص (با ارائه گواهی پزشکی معتبر).
    • شرط تجرد و نداشتن سابقه ازدواج قبلی.
    • شرط داشتن تحصیلات یا شغل مشخص.

    با درج این شروط، در صورت اثبات خلاف آن، علاوه بر حق فسخ، می توانید به استناد تخلف از شرط نیز اقدام قانونی کنید. این امر اثبات ادعا را ساده تر می سازد.

۷.۳. استفاده از مشاوره های پیش از ازدواج

مشاوره با متخصصین قبل از ازدواج، نقش بسیار مهمی در شفاف سازی انتظارات و واقعیت ها دارد.

  • نقش روانشناس و مشاور حقوقی: روانشناس می تواند به زوجین کمک کند تا با شناخت بهتری از یکدیگر، انتظارات واقع بینانه ای از زندگی مشترک داشته باشند و نسبت به شخصیت یکدیگر آگاهی بیشتری کسب کنند. مشاور حقوقی نیز می تواند در مورد حقوق و تکالیف زوجین، عواقب پنهان کاری ها و نحوه درج شروط در عقدنامه، راهنمایی های لازم را ارائه دهد.
  • شناسایی انتظارات و واقعیت ها: مشاور می تواند به شما کمک کند تا تفاوت بین آنچه تصور می کنید و واقعیت موجود را درک کنید و به سؤالات پنهانی که ممکن است داشته باشید، پاسخ دهید.

۷.۴. توجه به عرف و منطق در خواستگاری

گاهی اوقات، شور و هیجان دوران آشنایی و خواستگاری باعث می شود که افراد از منطق فاصله بگیرند.

  • پرهیز از عجله و تصمیمات احساسی: در طول دوران آشنایی، هر دو طرف باید به یکدیگر فرصت کافی برای شناخت بدهند و از تصمیمات عجولانه و صرفاً بر پایه احساسات پرهیز کنند.
  • توجه به تناسب ها: بررسی تناسب های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تحصیلی و شخصیتی بین دو خانواده و دو فرد از اهمیت بالایی برخوردار است. اختلافات فاحش در این زمینه ها، می تواند زمینه ساز بروز مشکلات و حتی فریب شود.
  • بررسی رفتارهای متناقض: اگر رفتارهای طرف مقابل با گفته هایش یا با آنچه شما می دانید، متناقض است، این یک هشدار جدی است که باید به آن توجه کنید. به عنوان مثال، اگر فردی ادعای تمکن مالی بسیار بالا دارد، اما از کوچک ترین هزینه ها طفره می رود، این یک تناقض است که نیاز به بررسی دارد.

با رعایت این راهکارها، می توان تا حد زیادی خطر گرفتار شدن در دام تدلیس در ازدواج را کاهش داد و زندگی مشترکی بر پایه صداقت و اعتماد بنا کرد.

نتیجه گیری

تدلیس در ازدواج، پدیده ای آسیب زا است که می تواند بنیان یک زندگی مشترک را ویران کند و پیامدهای حقوقی و کیفری متعددی برای فریب دهنده به دنبال داشته باشد. این فریبکاری، که در پنهان کردن عیوب یا اظهار صفات دروغین ریشه دارد، به حق فسخ نکاح برای فرد فریب خورده منجر می شود و امکان مطالبه خسارات مادی و معنوی را نیز فراهم می آورد. علاوه بر این، بر اساس ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی، اعمال فریبکارانه در ازدواج جرم تلقی شده و مرتکب به حبس تعزیری محکوم می شود.

شناخت دقیق ارکان تدلیس، مصادیق رایج آن در ابعاد شخصیتی، سلامتی و اجتماعی، و تفاوت آن با مفاهیم مشابه نظیر تخلف از شرط صفت و عیوب قانونی، برای هر فردی که در شرف ازدواج است یا خود را قربانی این فریب می بیند، ضروری است. مسیر احقاق حق در پرونده های تدلیس، چه از طریق دعوای حقوقی در دادگاه خانواده و چه از طریق شکایت کیفری در دادسرا، پیچیدگی های خاص خود را دارد و اثبات قصد فریب و تأثیر آن بر رضایت، از چالش های اصلی است.

در نهایت، صداقت و شفافیت از اصول لاینفک هر ازدواج موفق و پایدار است. توصیه می شود تمامی افراد پیش از ورود به این پیمان مقدس، با انجام تحقیقات کافی، بهره گیری از مشاوره های تخصصی، و در صورت لزوم، درج شروط صریح در عقدنامه، خود را در برابر تدلیس محافظت کنند. برای کسانی که متأسفانه دچار فریب شده اند، مشورت با وکیل متخصص و پیگیری قاطعانه حقوق قانونی، مسیری برای رسیدن به عدالت و رهایی از یک رابطه ناسالم خواهد بود.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "تدلیس در ازدواج چیست؟ | تعریف، شرایط و فسخ عقد" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "تدلیس در ازدواج چیست؟ | تعریف، شرایط و فسخ عقد"، کلیک کنید.