خلاصه کامل کتاب تخم شر | بلقیس سلیمانی

خلاصه کتاب تخم شر ( نویسنده بلقیس سلیمانی )
رمان «تخم شر» اثر بلقیس سلیمانی، روایتی عمیق و پرکشش از تضادهای سنت و مدرنیته و چالش های هویتی در ایران دهه هفتاد است که از طریق داستان پرفراز و نشیب ماهرخ و سهراب، خواننده را به سفری درونی و اجتماعی می برد.
کتاب «تخم شر» نه تنها یک داستان عاشقانه است، بلکه کاوشی است در لایه های پنهان جامعه ای در حال گذار، که بلقیس سلیمانی، نویسنده ای توانا با دغدغه های بومی و زنانه، آن را به رشته تحریر درآورده است. این رمان که جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر ایران دارد، به پیچیدگی های روابط انسانی، روان شخصیت ها و بازتاب های اجتماعی می پردازد. این مقاله قصد دارد تا با ارائه خلاصه ای جامع از داستان، معرفی شخصیت ها، تحلیل مضامین و بررسی تکنیک های روایی نویسنده، درکی عمیق تر از این اثر ارزشمند را به خوانندگان ارائه دهد.
بلقیس سلیمانی: نویسنده ای با نگاهی عمیق به دغدغه های زنانه و اجتماعی
بلقیس سلیمانی، متولد سال ۱۳۴۲ در کرمان، نویسنده ای است که قلمش همواره به دغدغه های بومی، به ویژه مسائل زنان و چالش های اجتماعی و تاریخی ایران، گره خورده است. او نه تنها یک داستان نویس، بلکه پژوهشگر و منتقد ادبی نیز هست که این ابعاد شخصیتی اش به آثارش عمق و اعتبار می بخشد. ریشه های کرمانی سلیمانی تأثیر بسزایی در شکل گیری فضاهای داستانی و شخصیت های بومی آثارش دارد و او را به نویسنده ای با نگاهی ویژه به هویت و فرهنگ ایرانی تبدیل کرده است.
«تخم شر» در کارنامه ادبی بلقیس سلیمانی، اثری برجسته محسوب می شود که توانسته است تصویری دقیق و پرکشش از جامعه دهه هفتاد شمسی ارائه دهد. در رمان های او، اغلب زنان نقش محوری دارند و داستان ها حول محور دغدغه ها، عصیان ها و محدودیت های درونی و بیرونی آن ها شکل می گیرند. سلیمانی خود بیان کرده که تنها درباره موضوعاتی می نویسد که از آن ها شناخت و اطلاعات کاملی دارد، از این رو، رمان های او روایتی زنانه و از نزدیک با چالش های اجتماعی دهه های اخیر ایران همراه شده اند.
ورود به دنیای تخم شر: زمان، مکان و شخصیت های محوری
رمان «تخم شر» خواننده را به دل جامعه ایران در دهه هفتاد شمسی می برد، زمانی که کشور از دوران پرالتهاب جنگ و انقلاب عبور کرده و در آستانه تغییرات عمده اجتماعی و فرهنگی قرار داشت. انتخاب این دوره و شهرهایی مانند کرمان و تهران، اهمیت ویژه ای در شکل گیری بستر داستان دارد؛ کرمان به عنوان نماد سنت و ریشه ها، و تهران به عنوان کانون مدرنیته، دانشگاه و تغییر. این دو شهر در کنار هم، تضادهای درونی و بیرونی شخصیت ها را برجسته می سازند.
ماهرخ: دختری بر مرز سنت و عصیان
ماهرخ، شخصیت محوری و همان «تخم شر» داستان، دختری ۲۴ ساله و ته تغاری خانواده ای مذهبی و متمول از گوران کرمان است. او با جسارت و روحیه ای سنت شکن، به قصد تحصیل در رشته تاریخ راهی تهران و خوابگاه می شود. زندگی او آمیزه ای از تقابل ها است؛ در عین پایبندی به ریشه های خانوادگی و مذهبی، میل شدیدی به آزادی و شکستن محدودیت ها دارد. ماهرخ با تمام قید و بندهایی که زندگی سنتی بر زنان تحمیل می کند، مبارزه کرده و در عرصه هایی مانند تحصیل به موفقیت دست یافته است. اما ورود عشق سهراب به زندگی اش، او را وارد مسیری می کند که از آن سربلند بیرون آمدن، کار هر کسی نیست و تضادهای درونی اش را بیش از پیش نمایان می سازد.
سهراب: روشنفکری در جستجوی معنا
در مقابل ماهرخ، سهراب، جوانی اهل بافت کرمان، قرار دارد. او یک روشنفکر، کتاب خوان و شیفته تئاتر و ادبیات نمایشی است که با روحیه ای افسرده، پوچ گرا و بی عمل، در کنار مادر و خاله اش (لیلا، زن تریاکی) زندگی می کند. گذشته سهراب با ابهاماتی پیرامون مرگ پدرش در سیلاب گره خورده است که همواره سایه ای سنگین بر او افکنده است. سهراب نیز به نوعی «تخم شر» است؛ شرارت او نه از جنس عصیانگری ماهرخ، بلکه از جنس سرخوردگی و انفعال یک روشنفکر نسل خود است که درگیر جریان های فکری زمانه می شود، بدون آنکه به عاقبت آن ها بیندیشد.
شخصیت های مکمل و بازتاب جامعه
رمان «تخم شر» تنها به دو شخصیت اصلی بسنده نمی کند، بلکه کاراکترهای فرعی نیز هر یک نمادی از طبقات و گروه های مختلف جامعه در دهه هفتاد هستند که به غنای داستان می افزایند:
- مینو: دوست دوران دانشجویی ماهرخ که با «عبدالحی»، یک جوان روشنفکر مذهبی و اهل تسامح، ازدواج می کند. زندگی او نمادی از تلاشی برای جمع بین سنت و مدرنیته با رویکردی متعادل است.
- مژگان: دوست دیگر ماهرخ که اهل خانه داری و بچه داری است و زندگی سنتی تری در شمال را برگزیده است. او نماد زنی است که با فراز و نشیب های زندگی زناشویی سنتی می سازد.
- فرخنده: دانشجوی سیاسی و فعال که هرگز تن به ازدواج نداده و زندگی اش را وقف پژوهش های دانشگاهی و فعالیت های سیاسی کرده است. او نماد زنی است که آرمان گرا و مستقل است.
این شخصیت ها هر یک به نوعی آینه ای از افکار و رویکردهای موجود در آن دوران هستند و ترکیب آن ها در کنار ماهرخ و سهراب، بستر مناسبی برای بحث های عمیق تر پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن دوره فراهم می آورد.
سفری به عمق داستان تخم شر: خلاصه ای جامع (هشدار اسپویلر!)
هشدار اسپویلر: بخش های بعدی این مقاله شامل جزئیات کامل داستان رمان «تخم شر» است و ممکن است تجربه مطالعه کتاب را تحت تأثیر قرار دهد. اگر قصد خواندن کامل کتاب را دارید، پیشنهاد می شود از این بخش گذر کنید.
جرقه های آشنایی و آغاز عشقی پرچالش
داستان از یک شب تابستانی و در یک اتوبوس آغاز می شود؛ جایی بین اردستان و کاشان. ماهرخ، دختری که در پرتو نور خیره کننده اتوبوس تعاونی هفت دل به سهراب می سپارد. این آشنایی، جرقه عشقی غیرمعمول و پرچالش را می زند. ماهرخ که دختری یاغی، سنت شکن، برون گرا و جسور است، ناگهان در مقابل سهراب، جوان کتاب خوان، افسرده، پوچ گرا و بی عمل، عنان از کف می دهد. بلقیس سلیمانی با ظرافت، صحنه های نخستین این آشنایی و تأثیر بوی عرق سهراب بر ماهرخ را به تصویر می کشد که بعدها ماهرخ بارها به آن لحظه و نقش آن در زندگی اش فکر می کند.
فراز و نشیب های رابطه و نقاط عطف روایت
محور اصلی رمان، رابطه پیچیده و پرتناقض ماهرخ و سهراب است. این رابطه سرشار از فراز و نشیب ها، سوءتفاهم ها، گفت وگوهای عمیق و فلسفی است که گاه رنگ و بوی ادبیات و اندیشه های معاصر را به خود می گیرد. ماهرخ، با وجود سنت شکن بودنش، هنوز به خاطر خانواده و ریشه هایش به رسم و رسوم پایبند است و تا پیش از نقل مکان کامل از گوران، کمابیش به سنت ها عمل می کند. او در مرز میان سنت و مدرنیته ایستاده، در حالی که سهراب، از آن سوی مرز، او را به سمت خود می خواند. این کشمکش درونی و بیرونی، پویایی خاصی به داستان می بخشد.
رویدادهای کلیدی و نقاط عطف در طول داستان، سرنوشت شخصیت ها را تغییر می دهند. ماهرخ دچار نوعی جنون می شود که بارها او را به خطر می اندازد. این جنون نه تنها نشان دهنده بیش فعالی کنترل نشده ابتدای رمان است، بلکه آشکار می سازد که عصیانگری او شاید ریشه در اختلالات روانی و عدم توانایی اش در هماهنگی با محیط داشته، نه صرفاً میل به بهتر زیستن. از سوی دیگر، سهراب که از ابتدا به دنبال پوچی بوده، در نهایت به تمامی در آن غرق می شود.
سرنوشت شخصیت ها و پایان بندی رمان
رمان «تخم شر» قصه روشنفکرمآبانی است که نه می توانند مانند گفتار و افکار پیشروی شان عمل کنند و نه ماندگی خود را در قعر افکار کهنه می پذیرند. بلقیس سلیمانی در پایان، سرنوشت این شخصیت ها را به گونه ای رقم می زند که خواننده را به تفکر وامی دارد. او آشفتگی نسلی را نشان می دهد که در التهاب دوران گذار، خود را گم کرده است. «تخم شر» رمانی پر از حکایات و قصه های تو در تو از رنج های خودساخته یا به ارث رسیده است، در دورانی که زندگی ها تکرار مکرر بودنی پوسیده با نشخوار اندیشه های مدرن است. در چنین وضعیتی است که خود فرد گم می شود و شر زاده می شود.
رمان تخم شر کتابی پر از حکایت و قصه های تودرتو از رنج های خودساخته است که در آن آشفتگی نسلی نشان داده می شود که خود را در التهاب دوران گم کرده است. (سمیه سادات نوری، نویسنده)
تحلیل مضامین کلیدی در تخم شر: آینه ای از روان و جامعه
«تخم شر» فراتر از یک داستان عاشقانه، به کاوش در مضامین عمیق تری می پردازد که آینه ای از جامعه و روان انسان معاصر است.
جدال سنت و مدرنیته: ایران در دهه ۷۰
یکی از اصلی ترین مضامین رمان، نمایش گذار جامعه ایرانی از سنت به مدرنیته در دهه هفتاد شمسی است. این دوره، زمانی بود که ایران از دوران جنگ و انقلاب عبور کرده و تغییرات عمده ای در سبک زندگی مردم پدید آمده بود. بلقیس سلیمانی به خوبی این دوره گذار را توصیف می کند؛ مردمی که عرف جامعه را اندک اندک از نو تعریف می کردند و اغلب جوانان سنت های پیشین را زیر سؤال برده بودند. ماهرخ با کشمکش های درونی اش بین پایبندی به خانواده سنتی و میل به زندگی مدرن در تهران، نمادی روشن از این جدال است.
مفهوم تخم شر: رنج های خودساخته و ریشه های آشفتگی
واژه تخم شر در رمان، مفهومی چندوجهی دارد. این عنوان نه تنها به ماهرخ اشاره می کند، بلکه نمادی از رنج های خودساخته، ریشه های شرارت، جنون و آشفتگی درونی و بیرونی است. این «شر» می تواند ناشی از عدم تطابق میان آرمان ها و واقعیت ها باشد، یا حاصل سرکوب امیال و ناتوانی در هماهنگی با محیط. رمان نشان می دهد که چگونه این تخم شر در وجود شخصیت ها کاشته می شود و زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد.
نقد جریان روشنفکری و سراب آرمان خواهی
سلیمانی در این رمان، نگاهی انتقادی به قشر روشنفکر زمانه، به ویژه در دهه هفتاد، دارد. شخصیت هایی مانند سهراب که پر از حرف های پیشرو و روشنفکرانه اند، اما در عمل دچار انفعال و پوچ گرایی می شوند، نمادی از این نقد هستند. فاصله میان گفتار و عمل این قشر، بوی پوسیدگی افکار را به مشام می رساند و نشان می دهد که آرمان خواهی بدون عملگرایی و درک واقعیت، می تواند به سرابی منجر شود. شخصیت هایی که ما به ازای بیرونی آن ها در جامعه آن زمان و حتی امروز، فراوان دیده می شوند.
چالش های هویت زنانه و عصیان علیه محدودیت ها
دغدغه های زنانه از محورهای اصلی آثار بلقیس سلیمانی است و «تخم شر» نیز از این قاعده مستثنی نیست. ماهرخ با تمام جسارت و تلاشش برای رهایی از محدودیت ها، باز هم با چالش هایی مواجه است که به دلیل جنسیتش در جامعه دهه هفتاد با آن ها دست و پنجه نرم می کند. این رمان به عصیان ها، خواسته ها و گاهی سرخوردگی های زنان در آن دوره می پردازد و تصویری عمیق از هویت و نقش آن ها در تغییرات اجتماعی ارائه می دهد.
عشق، جنون و تقدیر: آیا عشق راهگشاست؟
مفهوم عشق در «تخم شر» نیز به چالش کشیده می شود. آیا عشق بین ماهرخ و سهراب می تواند راهگشا باشد یا خود منشأ چالش های جدید است؟ رمان نشان می دهد که چگونه این عشق، به جای آنکه پلی برای رهایی باشد، خود تخم شری دیگر می پاشد. جنونی که ماهرخ به آن دچار می شود، بخشی از این پیچیدگی است و پرسش هایی درباره جبر و اختیار، و نقش تقدیر در سرنوشت انسان ها مطرح می کند.
بازنمایی آشفتگی یک نسل در حال گذار
«تخم شر» تصویرسازی دقیقی از آشفتگی یک نسل است که خود را در میان التهاب ها و دگرگونی های پس از انقلاب و جنگ گم کرده است. نسلی که در مرز سنت و مدرنیته، در میان افکار نو و باورهای کهنه گرفتار آمده و در جستجوی هویت و معنا است. تمام حکایات، روایات پراکنده و خط زمانی ناپایدار در رمان، معجونی ساخته تا این آشفتگی و سرگشتگی را به بهترین نحو به تصویر بکشد.
بررسی سبک و تکنیک های روایی بلقیس سلیمانی
بلقیس سلیمانی در «تخم شر» از تکنیک های روایی خاصی بهره می برد که به غنا و پیچیدگی اثر می افزاید و آن را از دیگر رمان ها متمایز می کند.
زاویه دید و تأثیر آن بر همذات پنداری
رمان از زاویه دید سوم شخص مفرد روایت می شود، اما نویسنده به شکلی استادانه، در هر فصل روایت را به سهراب یا ماهرخ محدود می کند. این تغییر فوکوس در روایت، به خواننده امکان می دهد تا با هر دو شخصیت اصلی و دنیای درونی آن ها همذات پنداری عمیق تری داشته باشد. تمرکز بیشتر بر ماهرخ در بخش هایی از داستان، جنبه های زنانگی و عصیان او را برجسته تر می کند، در حالی که بخش های مربوط به سهراب، بیشتر به گذشته و ریشه های او می پردازد و لایه های پنهان روانش را آشکار می سازد.
روایت های تو در تو و جریان سیال رویدادها
یکی از ویژگی های بارز «تخم شر»، استفاده از حکایات و قصه های تو در تو است. سلیمانی، حکایت ها، اساطیر (چه یونانی و چه بومی) و داستان های فرعی را در متن اصلی ادغام می کند. این جریان سیال رویدادها، هرچند به غنای داستانی رمان کمک می کند، گاهی نیز به پراکندگی اثر منجر می شود. با این حال، نویسنده تلاش کرده است تا میان اساطیر و اتفاقات هر فصل، پلی بسازد تا این حکایات بی شمار، بدون ربط به نظر نرسند. این تکنیک، رمان را به اثری چندصدایی و با لایه های معنایی مختلف تبدیل کرده است.
کاربرد فلش بک و فلش فوروارد: تعلیق و عمق بخشیدن به داستان
بلقیس سلیمانی به طرز ماهرانه ای از پرش های زمانی (فلش بک و فلش فوروارد) استفاده می کند. فلش بک ها برای عمق بخشیدن به گذشته شخصیت ها و روشن کردن انگیزه های کنونی آن ها به کار می روند، در حالی که فلش فورواردها، به ویژه در لحظاتی که داستان دچار افت ضرباهنگ می شود، با چند جمله ساده و گذرا، خواننده را به امید دانستن چرایی واقعه، با خود همراه می کنند. این تکنیک، ریتم داستان را حفظ کرده و به ایجاد تعلیق و جذابیت بیشتر کمک می کند و به نویسنده فرصت می دهد تا اندیشه های شخصیت ها و اسطوره هایش را بیشتر بسط دهد.
زبان و لحن: قدرت تصویرسازی و نثر گیرا
نثر بلقیس سلیمانی در «تخم شر» روان، گیرا و پر از قدرت تصویرسازی است. او با استفاده از زبانی دقیق و در عین حال هنرمندانه، فضاسازی های قوی ای انجام می دهد که خواننده را به دل وقایع و احساسات شخصیت ها می برد. لحن رمان، با توجه به عمق مضامین و پیچیدگی های روانی، متناسب است و حس همراهی و نزدیکی با خواننده ایجاد می کند، گویی خواننده نیز در حال تجربه داستان است.
بازتاب ها و نظرات منتقدان درباره تخم شر
رمان «تخم شر» پس از انتشار با واکنش های مختلفی از سوی منتقدان و خوانندگان مواجه شد که نشان دهنده اهمیت و قابلیت های بحث برانگیز این اثر است.
ستایش ها: نگاه منتقدین برجسته
بسیاری از منتقدان، «تخم شر» را اثری ارزشمند و قابل تأمل در ادبیات معاصر ایران دانسته اند. روبرت صافاریان، منتقد سینما، شخصیت های رمان را روشنفکران و کتاب خوان هایی می داند که از فضای سنتی شهرستان به تهران آمده اند و تم اصلی کتاب را تعارضی می داند که شخصیت ها میان کشش به زندگی عادی و نوعی آرمان خواهی احساس می کنند.
سمیه سادات نوری، نویسنده نیز بر این نکته تأکید دارد که رمان تخم شر، کتابی پر از حکایات و قصه های تودرتو از رنج های خودساخته است که در آن آشفتگی نسلی نشان داده می شود که خود را در التهاب دوران گم کرده است.
نقدها و چالش ها: بررسی نقاط قابل تأمل
با وجود ستایش ها، برخی نقدها نیز به جنبه های خاصی از رمان وارد شده است. یکی از این نقدها، به پراکندگی حکایات و روایات تو در تو اشاره دارد. هرچند این تکنیک به غنای داستانی کمک می کند، اما گاهی نبود خط معنایی مشترک میان اسطوره ها و داستان ها، ممکن است برای خواننده خسته کننده باشد و باعث پراکندگی اثر شود. برخی منتقدان معتقدند که پل میان اساطیر و اتفاقات هر فصل، گاهی چنان باریک و سست است که خواننده توان گذر از آن را در اغلب موارد ندارد و در کلیت رمان و در سطوح زیرین معنا نیز میان اساطیر فصول مختلف، آنچنان که باید و شاید ارتباطی دیده نمی شود.
همچنین، برخی نقدها به گسست میان اندیشه و عمل شخصیت ها اشاره دارند. به عنوان مثال، در مورد ماهرخ، با پیش رفتن در رمان، فاصله میان حرف های پیشرو و روشنفکرانه و اعمال وابسته به سنت او بیشتر می شود. جنونی که ماهرخ در میانه داستان به آن دچار می شود، این پرسش را مطرح می کند که آیا عصیان او نشانه ی زنی روشنفکر است یا اثرات یک اختلال روانی و عدم تمرکز و ناتوانی در هماهنگی با محیط.
بازخورد عمومی خوانندگان و تنوع دیدگاه ها
خوانندگان عمومی نیز نظرات متنوعی درباره «تخم شر» داشته اند. بسیاری از قلم بلقیس سلیمانی و جذابیت داستان از همان ابتدا تعریف کرده اند و آن را اثری می دانند که نمی توان زمین گذاشت. در مقابل، برخی نیز بر این باورند که داستان در نیمه اول به بن بست می رسد و مابقی کتاب «ناجور» می شود، که ممکن است به همان پراکندگی روایت یا عدم هماهنگی درونی شخصیت ها بازگردد. این تنوع دیدگاه ها نشان دهنده عمق و پیچیدگی رمان است که می تواند تفسیرهای متفاوتی را برانگیزد.
تخم شر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به ادبیات داستانی معاصر ایران علاقه مند هستید، خصوصاً رمان هایی که به تحلیل روان شناختی شخصیت ها و بررسی مسائل اجتماعی در بستر تاریخی می پردازند، «تخم شر» اثری است که مطالعه آن به شدت توصیه می شود. این کتاب برای کسانی مناسب است که:
- به رمان هایی با محوریت روان شناختی و اجتماعی، خصوصاً با نگاهی عمیق به چالش های جامعه ایران در دوران گذار دهه ۷۰ علاقه دارند.
- به مطالعه روابط پیچیده انسانی، بحران هویت در نسل جوان و تضاد میان سنت و مدرنیته کنجکاو هستند.
- به تحلیل و نقد ادبی و بررسی تکنیک های روایی نویسندگان اهمیت می دهند و از داستان های پرلایه و عمیق لذت می برند.
- علاقه مند به آثار بلقیس سلیمانی و ادبیات زنانه هستند که به دغدغه ها و چالش های زنان می پردازد.
«تخم شر» اثری است که شما را به تفکر وامی دارد و می تواند دروازه ای باشد برای درک عمیق تر از پیچیدگی های جامعه و روان انسان در یک دوره خاص تاریخی ایران.
برش هایی از متن تخم شر (آشنایی با قلم نویسنده)
برای آشنایی بیشتر با قلم بلقیس سلیمانی و فضای رمان «تخم شر»، به چند برش از متن کتاب توجه کنید:
سهراب را تا لحظه اى که بالاى سرش ایستاد و داد زد «چه کار مى کنى مرتیکه دبنگ» اصلاً ندیده بود. آن لحظه هم در آن تاریک روشن شمایل تیره و تارى از او دید، اما بوى عرقش را حس کرد. شهریورماه بود و گرم. از لحظه اى که وارد اتوبوس شده بود، بوى ترش عرق پا کلافه اش کرده بود. اما حالا بوى عرق بدن یک مرد را حس مى کرد. بعدها خیلى به این بو و نقشى که در زندگى اش ایفا کرده بود فکر مى کرد. دختر سردمزاجى نبود، نه آن قدر که بیخیال مردها بشود، اما کشته و مرده شان هم نبود. ولى حس کردن بوى عرق یک مرد در ساعت دو و نیم بعد از نصف شب از نزدیک، در حالى که لحظه به لحظه از خواب به بیدارى و از بیدارى به خواب درمى غلتى، حکایت دیگرى داشت.
این بخش آغازین داستان است و به خوبی فضای آشنایی غیرمعمول ماهرخ و سهراب را به تصویر می کشد و حس کنجکاوی خواننده را برمی انگیزد.
ماهرخ در آن نیمه شب، در خنکای کویر، عاشق جوانکی شد که، آن طور که ماهرخ تصور می کرد، با عیسی مسیح مو نمی زد. تازه مسیح باز مصلوب کازانتزاکیس را خوانده بود و دنبال شمایل مانولیوس و عیسی مسیح در اطرافش می گشت. سهراب زانو زده بود جلو اتوبوس و ریش های تنگ و بلندش را، که غرق خون بودند، هرچند لحظه یک بار مشت می کرد. انگار می خواست خون را کف دستش جمع کند، کرد. اما برخلاف انتظار ماهرخ خون را به آسمان نپاشید، کف دستش را مالید به زانویش و شلوار رنگ روشنش را خونی کرد.
این قسمت، نگاه شاعرانه و ذهنی ماهرخ به سهراب را نشان می دهد و از همان ابتدا، لایه های فرهنگی و ادبی موجود در ذهن شخصیت ها را آشکار می سازد.
مشخصات فنی کتاب تخم شر
برای علاقه مندان به مطالعه و خرید کتاب «تخم شر»، اطلاعات فنی زیر می تواند مفید باشد:
عنوان | مشخصات |
---|---|
نویسنده | بلقیس سلیمانی |
ناشر | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۰ (و سال های چاپ های بعدی) |
تعداد صفحات | ۴۷۱ صفحه |
شابک | ۹۷۸-۶۲۲-۰۴-۰۳۳۳-۳ |
فرمت های موجود | چاپی، الکترونیک (EPUB)، صوتی (MP3) |
نتیجه گیری
رمان «تخم شر» اثر بلقیس سلیمانی، نه تنها یک داستان عاشقانه، بلکه کاوشی عمیق در لایه های پنهان جامعه ایرانی دهه هفتاد و روان شخصیت هایی است که در میان تضادهای سنت و مدرنیته، در جستجوی معنا و هویت هستند. این کتاب با نثری روان، شخصیت پردازی های دقیق و تکنیک های روایی ماهرانه، خواننده را به سفری درونی و اجتماعی می برد و او را به تفکر درباره رنج های خودساخته و آشفتگی های یک نسل در دوران گذار وامی دارد.
«تخم شر» اثری ماندگار و تأثیرگذار در ادبیات ایران است که توانسته بازتابی صادقانه از دغدغه های فرهنگی و اجتماعی یک دوره خاص را ارائه دهد. این رمان ارزش چندباره خواندن و تأمل را دارد و به علاقه مندان به ادبیات معاصر ایران و نقد اجتماعی به شدت توصیه می شود.
برای مطالعه و درک عمیق تر این اثر ارزشمند، پیشنهاد می شود نسخه کامل کتاب «تخم شر» را تهیه کنید و نظرات، تحلیل ها و دیدگاه های خود را درباره این کتاب با دیگر علاقه مندان به اشتراک بگذارید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کامل کتاب تخم شر | بلقیس سلیمانی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کامل کتاب تخم شر | بلقیس سلیمانی"، کلیک کنید.