زبان فارسی و مرگ زبان مادری…
در پرونده سوشال مگ بخوانید؛
زبان فارسی شگفتانگیز است؛ خارقالعاده و مسحور کننده! «فارسی شِکَر است»؛ این را دیگر همۀ اهالی ادبیات میدانند.
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری سوشال مگ ـ سعید تقدیری (استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه): زبان فارسی شگفتانگیز است؛ خارقالعاده و مسحور کننده! «فارسی شِکَر است»؛ این را دیگر همۀ اهالی ادبیات میدانند. نه اینکه ما خودمان بخواهیم از خودمان تعریف کنیم و به قربان دست و پای بلورین پارۀ تن خودمان برویم! نه! که به قول مولانا:
خوشتر آن باشد که سِرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران
فارسی، زبانی است که همواره در درازنای تاریخ، مورد ستایش شرق شناسان اروپایی و آمریکایی بوده است. از زمان آشنایی اهالی غرب با فرهنگ، تاریخ و ادبیات ایران، برخی از آنان چنان شیفته و علاقه مند به زبان فارسی شدند و ذائقههایشان به شعر سعدی و حافظ و فردوسی عادت کرد که تصمیم گرفتند دپارتمانهای ایرانشناسی و ادبیات فارسی را در دانشگاههای کشورهای خودشان راهاندازی کنند، کرسیهایی که امروزه نیز فعالیت دارد و همچنان مورد توجه بعضی از غیرایرانیان است؛ اینکه یادگیری زبان فارسی و حفظ رشتۀ ایرانشناسی در خارج از ایران تا چه اندازه برای آنها میتواند کاربردی و پولساز باشد، قابل بحث است و موضوع نوشتار حاضر نیست، اما در یک اشاره میتوان گفت که امروزه، هنوز این رشتههای دانشگاهی در جهان زندهاند و با سلامت به کار خود ادامه میدهند؛ این در حالی است که در خیلی از دانشگاههای ایران، امروزه به دلیل عدم متقاضی برای شرکت در رشته زبان و ادبیات فارسی، کمتر کد رشتهای در مقطع لیسانس این دانشگاهها تعریف می شود و اگر گروههایی همچنان نفس میکشند، به دلیل وجود دانشجویان کم تعدادی است که در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تحصیل میکنند. این مصیبتنامهای است که به مرور زمان نسل امروز ایران را از فرهنگ و ادبیات غنی خود دور میکند تا رفته رفته به ورطه فراموشی سپرده شود:
شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر
حرفهای غصهدار را بگذاریم برای قصهها و از طراوت زبان فارسی سخن بگوییم. از ویژگیهای ساختاری ادبیات ایران که ریشه در هزاران هزار سال قدمت تاریخی و زبانی آن دارد.
سخن بسیار و عرصۀ این نوشتار کوتاه است، به همین دلیل تنها شاید بتوان قطرهای از بحر ادبیات را در این کوزه ریخت و کوتاه کوتاه در این باره سخن گفت.
با نگاهی علمی و زبانشناسانه، در طول تاریخ جهان، همیشه دو مقولۀ «زبان» و «خط» در دو حیطۀ مستقل مورد بحث قرار میگیرد، اگرچه این دو به صورت مستقیم با یکدیگر رفت و آمد داشته و در نهایت بهم مرتبط میشود.
چنان که میدانید یا میتوانید حدس بزنید، «زبانهای محاورهای» مردم کوچه بازار و آنچه بر سر زبانها میافتد همیشه پویاتر و به روزتر از «خطوط نوشتاری» است، چون زبان شاکلۀ ثابتی ندارد و با گذشت زمان، در میان نسلهای مختلف مردم جامعه مانند یک خمیره، شکلهای تازهای به خود میگیرد.
خط ما همان است که به صورت قراردادی زمانی ابداع شده و با اعمال تغییرات مختصری تا به امروز ادامه یافته است، اما «زبان معیار» فارسی یا آنچه در میان اقوام ایرانی رایج است دائما در حال دگرگونی و تحول بوده و بسیاری از الفاظی که در گذشتههای دور در میان مردم مرسوم بود، امروزه دیگر استفاده نمیشود.
زبان یا خط معیار هر سرزمینی همان است که روزنامهها و کتابها به آن مینویسند یا در رادیو و تلویزیون به آن شکل و شیوه صحبت میشود. در هر کجای سرزمین عزیزمان ایران که باشیم، رادیوها و شبکههای سراسری تلویزیون به آن زبان که برای همگان قابل فهم است، سخن میگویند.
نکته قابل توجه دیگری که درباره زبان و خط وجود دارد آن است که اطلاعات مستند تاریخی ما پیرامون «خطوط» بیشتر از زبانهایی است که در قدیم رایج بوده است؛ چراکه دورههای شکلگیری خط در هر زمان مشخص بوده و با توجه به ثبت آن میتوان تاریخ نسبتا دقیقی برای آن تعیین کرد؛ در صورتی که شناسایی زبانهای قدیمی ایران به این سادگی نیست. برای آگاهی از زبانهای مورد استفاده در محاورات و مکالمات میان مردم میباست «ضبط صوتی» باشد که گفتمان افراد با یکدیگر را به گوش ما برساند؛ امکاناتی که نبود و باعث شد این بخش از چهرۀ تاریخ برای ما همچنان تاریک بماند.
با این حال به یُمن علم زبانشناسی و به کمک ادبیات فارسی میتوان مخرج مشترکی از زبانهای اقوام ایرانی که ریشۀ «سانسکریت» دارد، به دست آورد و با «مهندسی معکوس» به نتایج دلخواهی دربارۀ زبانهای قدیمی ایران دست یافت. این کاری است که هرچقدر سخت، اما نشد ندارد و دستاورد آن میتواند در جنبههای مختلف فکری، مردم شناسی، جامعه-شناختی و در حیطههای متنوع علوم انسانی به ما آگاهی بخشد.
هویت زبانی هر یک از ما ایرانیان، نَه بخشی از تاریخ یا فرهنگ ما که همۀ هویت ماست. آنچه ما از پدرانمان به یادگار داریم و پدرانمان از پدرشان و آنها نیز از نیاکان گذشتۀ خود به ارث بردهاند.
علم میگوید که «زبان» دقیقا شبیه به یک موجود زنده است؛ اصلا به همین دلیل برای مثال در اصطلاح میگویند که «فلان شخص به چند زبان زندۀ دنیا مسلط است.» زبانها روزی متولد میشوند، با تغییر و تحولاتی رشد میکنند و در نهایت هم روزی میمیرند.
هرچقدر که ما استفادهکنندگان از زبان، مراقبت بیشتری از آن داشته باشیم، عمر آن زبان نیز طولانیتر میشود و با آسیب کمتری میتواند به حیات خود ادامه دهد و هر چقدر که آن را نادیده بگیریم و به آن بیتوجهی کنیم، زودتر در مهلکۀ مرگ میافتد و متروک میشود.
با در نظر گرفتن این فرمول، امروزه خطر بسیار جدی و مهمی زبانهای اقوام ایرانی را تهدید میکند؛ چراکه با گسترش شهرنشینی بعضی از افرادی که در منطقۀ کوچک یا روستای خود به زبان مادری صحبت میکردند با مهاجرت به شهرهای بزرگتر رفتند و به ضرورت زندگی شهری، دیگر وسواس چندانی در حفظ زبان اصیل خود ندارند و فقط در زندگی اجتماعی از زبان «فارسی معیار» استفاده میکنند.
آنها در شهر ازدواج میکنند و فرزندانشان به دلیل دوری از محیط، زبان پدری یا مادری خود را کمتر متوجه میشوند؛ فرض کنید که اگر این سلسه ادامه یابد، نسلهای بعدی کاملا با زبان اصیل نیاکانشان بیگانه خواهند بود؛ تا جایی که میتوان یقین کرد که در آینده حتی یک کلمه از آن زبان را هم متوجه نخواهند شد.
این همان مسیر بیماری زبان است که در نهایت به مرگ آن منجر خواهد شد. اگرچه به جای زبان این میتواند مرگ گویشهای رایج در ایران باشد. تفاوت زبان و گویش یکی آن است که با شنیدن یک گویش، آن لفظ با تفاوتهایی برای ما قابل فهم است، اما درک معانی موجود در زبانها کمی سخت به نظر میرسد؛ البته لهجه-های متعددی از مردم نیز در این فرهنگ وجود دارد. برای مثال در زبان فارسی به واژهای «نان» گفته میشود که همان در استعمال تهرانیها به صورت «نون» تغییر شکل یافته است؛ یا در نمونۀ دیگر معادل واژۀ «رفتن» در میان بعضی از کُرد زبانها «بچو» و در میان برخی از مردم شمال ایران «بُشو» گفته میشود، مثال دیگر واژههای «چوپان»، «شبان» و «شوان» در مناطق مختلف ایران به شیوههای متنوعی بیان میگردد.
مرحوم دکتر محمد معین در حاشیۀ فرهنگ لغت آنندراج بعضی از این معادلهای مشابه را با روشی کاملا تحقیقی گردآوری کرده است؛ کار بزرگی که میتوانست با گذشت زمان گسترش یابد و مجموعۀ بسیار ارزشمندی از این اطلاعات زبانی و تاریخی را به ما منتقل سازد؛ در فقدان دکتر معین، مؤسسه لغتنامۀ بزرگ دهخدا که تحت حمایت دانشگاه تهران فعالیت میکند، متولی این امر مهم شناخته شده و امروزه تلاشهای بسیاری برای ثبت صورت تاریخی واژگان اتفاق میافتد.
پیشتر از سری گزارش های زبان فارسی در خبرگزاری سوشال مگ بدین شرح منتشر شده است. از اینجا و اینجا بخوانید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "زبان فارسی و مرگ زبان مادری…" هستید؟ با کلیک بر روی اجتماعی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "زبان فارسی و مرگ زبان مادری…"، کلیک کنید.