نکات مهم درس 9 تاریخ دوازدهم انسانی – خلاصه و راهنمای کامل

نکات مهم درس ۹ تاریخ دوازدهم انسانی
درس نهم تاریخ دوازدهم انسانی با عنوان نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، روایتی از یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های تاریخ معاصر کشور است که نه تنها اقتصاد و سیاست، بلکه هویت جمعی ایرانیان را دستخوش تحولات عمیقی ساخت. در این بخش، به تمامی ابعاد این نهضت بزرگ، از ریشه های تاریخی و اقتصادی آن گرفته تا فراز و نشیب های مبارزات ملی، و در نهایت، پیامدهای سیاسی و اجتماعی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می پردازیم تا درک جامعی از این فصل کلیدی تاریخ ایران به دست آید و آمادگی لازم برای امتحانات مدرسه، نهایی و کنکور فراهم گردد.
طلای سیاه در ایران و آغاز نفوذ بیگانه (پیش از ملی شدن)
نفت، این مایع سیاه و پرارزش، در طول قرن بیستم، به قلب تپنده اقتصاد جهانی تبدیل شد و اهمیت آن، جغرافیای سیاسی خاورمیانه را برای همیشه دگرگون ساخت. کشف نفت در مسجدسلیمان در اوایل سده بیستم، سرآغاز فصلی نوین در تاریخ ایران بود؛ فصلی که با امید به ثروت و آبادانی آغاز شد، اما به زودی سایه سنگین نفوذ و استعمار را بر سر کشور افکند. این اتفاق، خاورمیانه را به کانون توجه قدرت های بزرگ تبدیل کرد و ایران با داشتن سومین ذخایر بزرگ نفتی جهان، ناخواسته وارد صحنه رقابت های جهانی شد.
۱.۱. اهمیت نفت در جهان و کشف آن در ایران
با پیشرفت شگفت انگیز صنعت و تکنولوژی در قرن های اخیر، نفت به مهم ترین منبع انرژی تبدیل شد. دیگر کمتر صنعتی را می توان تصور کرد که به نوعی به این طلای سیاه و مشتقات آن وابسته نباشد. همین وابستگی، اهمیت دسترسی به منابع نفتی و تسلط بر آن ها را برای سیاستمداران و رهبران کشورهای قدرتمند، بیش از پیش آشکار ساخت. در همین بستر بود که در اوایل سده بیستم، کشف منابع عظیم نفت در منطقه خاورمیانه، توجه کشورهای استعمارگر و صاحبان صنایع بزرگ را به این منطقه، و به ویژه به ایران که سومین ذخایر نفتی جهان را در خود جای داده بود، جلب کرد. این کشف، تحولی بنیادین در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران به دنبال داشت، هرچند که آثار منفی آن در ابعاد اقتصادی و سیاسی، که برخی کارشناسان به آن اشاره می کنند، نیز قابل تأمل است.
۱.۲. امتیاز دارسی و شکل گیری شرکت نفت انگلیس و ایران
داستان نفت ایران، با واگذاری امتیاز دارسی در سال ۱۲۸۰ شمسی (۱۹۰۱ میلادی) آغاز شد. در آن زمان، مظفرالدین شاه قاجار، امتیاز کشف و استخراج نفت و گاز را در سراسر ایران، به مدت ۶۰ سال، به ویلیام ناکس دارسی، سرمایه دار انگلیسی، واگذار کرد. در مقابل این امتیاز وسیع، دارسی تعهد کرد ۲۰ هزار لیره نقد، ۲۰ هزار لیره به شکل سهام، و تنها ۱۶ درصد از سود خالص سالانه را به دولت ایران پرداخت کند. پس از کشف اولین چاه نفت در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان، شرکت جدیدی به نام «شرکت نفت پارس و انگلیس» تأسیس شد. این شرکت چاه های متعددی حفر کرد و خط لوله ای از مسجد سلیمان تا آبادان کشید. اما نقطه عطف، زمانی رقم خورد که دولت انگلستان، پس از آگاهی از ارزش های بی نظیر منابع عظیم نفت ایران و اهمیت حیاتی آن برای نیروی دریایی خود، ۵۱ درصد سهام شرکت نفت پارس و انگلیس را خریداری کرد و بدین ترتیب، حق نظارت کامل بر آن را به دست آورد. این اتفاق، زمینه ای شد برای اعمال نفوذ و مداخله بیشتر انگلیسی ها در ایران.
۱.۳. قرارداد نفتی رضاشاه
پس از انقلاب مشروطه، اختلافات میان ایران و انگلستان بر سر عملکرد شرکت نفت ایران و انگلیس و پرداخت سهم ایران، رو به فزونی گذاشت. رضاشاه در سال ۱۳۱۲ شمسی، با اقدامی یک طرفه، امتیازنامه دارسی را لغو کرد. این حرکت، ابتدا نویدبخش بازپس گیری حقوق ایران به نظر می رسید، اما به زودی جای خود را به قرارداد نفتی دیگری با انگلستان داد. در این قرارداد جدید، سهم ایران نسبت به قرارداد قبلی اندکی افزایش یافت و منطقه جغرافیایی قرارداد به میدان های نفتی شناخته شده جنوب کشور محدود گردید؛ اما در عوض، ۳۰ سال به مدت قرارداد افزوده شد. این قرارداد، با وجود تغییرات جزئی، همچنان بخش عمده ای از منافع نفتی ایران را در اختیار بیگانگان قرار می داد.
فضای سیاسی ایران پس از شهریور ۱۳۲۰ و بستر نهضت ملی
شهریور ۱۳۲۰، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران بود. با اشغال کشور توسط متفقین و برکناری رضاشاه، فضای سیاسی ایران دگرگون شد و بستر برای تحولات عمیق تر، از جمله نهضت ملی شدن صنعت نفت، فراهم آمد.
۲.۱. اشغال ایران توسط متفقین و پیامدهای آن
در شهریور ۱۳۲۰، نیروهای متفقین (شامل بریتانیا و شوروی) ایران را اشغال و رضاشاه را برکنار و تبعید کردند. متفقین کنترل مستقیم راه های اصلی خلیج فارس به مرزهای شوروی را به دست گرفتند و حفاظت از چاه ها و تأسیسات نفتی جنوب را تضمین کردند. آنان ضمن تعهد به عدم مداخله در امور داخلی و حفظ تمامیت ارضی ایران، وعده دادند که ظرف شش ماه پس از پایان جنگ، نیروهایشان را از ایران خارج خواهند کرد. با این حال، اشغالگران در تامین آذوقه و غله مورد نیاز مردم ایران ناکام ماندند و کمبود و گرانی مواد غذایی، به ویژه نان، در زمان جنگ جهانی دوم، مشکلات و اعتراضات خیابانی متعددی را در شهرهای مختلف کشور، از جمله تهران، به دنبال داشت. این وضعیت، حس ملی گرایی و نیاز به استقلال اقتصادی را در میان مردم تقویت کرد.
۲.۲. آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی و فضای باز سیاسی
با آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی، فضایی نسبتاً باز در کشور حاکم شد. او در ابتدای سلطنت خود، وعده هایی مهم داد؛ از جمله سوگند خورد که مطابق قانون اساسی، به عنوان یک پادشاه مشروطه، صرفاً سلطنت کند نه حکومت. همچنین، املاکی را که پدرش تصرف کرده بود، در اختیار دولت گذاشت تا به صاحبانشان بازگردانده شود و به مراجع تقلید اطمینان داد که حجاب را محدود یا ممنوع نخواهد کرد. در فاصله سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، محمدرضا شاه فقط بر ارتش مسلط بود و نظارت و قدرت اداری و اجرایی کشور در اختیار مجلس شورای ملی و هیئت دولت قرار داشت. اعیان و اشراف زمین دار و غیر زمین دار نفوذ زیادی داشتند و مطبوعات و احزاب نیز به صورت گسترده و با شور و شوق فراوان فعالیت می کردند و نقش مؤثری در تحولات سیاسی و اجتماعی آن دوران ایفا کردند. این فضای باز، بستر مناسبی را برای رشد اندیشه های ملی گرایانه و مطالبه حقوق نفتی فراهم آورد.
رقابت قدرت ها و تولد سیاست موازنه منفی
در دوران اشغال ایران توسط متفقین و پس از آن، رقابت قدرت های بزرگ بر سر نفت ایران، به ویژه نفت شمال، شدت گرفت. این رقابت ها و تلاش های خارجی برای کسب امتیازات جدید، سرآغاز شکل گیری یک سیاست نوین و تاثیرگذار در عرصه خارجی ایران شد: سیاست موازنه منفی.
۳.۱. رقابت آمریکا و شوروی بر سر نفت شمال
در دوران اشغال ایران توسط متفقین، دولت های آمریکا و شوروی به شدت برای کسب امتیاز استخراج نفت در مناطقی که خارج از محدوده قرارداد ۱۳۱۲ شمسی (۱۹۳۳ میلادی) ایران و انگلیس بودند، از جمله نفت شمال، با یکدیگر رقابت می کردند. این رقابت، نشان از اهمیت استراتژیک نفت ایران برای قدرت های جهانی بود و بار دیگر بر لزوم حاکمیت ملی بر منابع طبیعی کشور تاکید می کرد.
۳.۲. سیاست موازنه منفی
در این شرایط رقابتی، دکتر محمد مصدق در مجلس چهاردهم، طرحی را پیشنهاد داد که به تصویب رسید و نقطه عطفی در تاریخ سیاست خارجی ایران بود. این مصوبه، دولت را از مذاکره و انعقاد قرارداد با کشورهای خارجی در خصوص نفت ایران بدون تأیید و تصویب مجلس منع می کرد. این اقدام، به معنای اتخاذ سیاست «موازنه منفی» بود؛ یعنی ایستادگی قاطع در برابر امتیازخواهی دولت های سلطه جو. این سیاست، دقیقاً خلاف «موازنه مثبت» بود که تسلیم شدن در برابر قدرت های بزرگ و اعطای امتیاز به آن ها را توصیه می کرد. سیاست موازنه منفی، نقش مهمی در حفظ منافع ملی ایران ایفا کرد و سنگ بنای نهضت ملی شدن صنعت نفت را گذاشت.
۳.۳. شکست تلاش شوروی برای امتیاز نفت شمال
پس از پایان جنگ جهانی دوم، شوروی تمایل نداشت بدون گرفتن امتیاز، نیروهایش را از ایران خارج کند. احمد قوام (قوام السلطنه)، نخست وزیر وقت، طی موافقت نامه ای امتیاز نفت شمال را به شوروی واگذار کرد. اما این موافقت نامه نیازمند تأیید و تصویب مجلس شورای ملی بود. نمایندگان مجلس نه تنها موافقت نامه مذکور را رد کردند، بلکه واگذاری هرگونه امتیاز استخراج نفت و مشتقات آن را به خارجی ها ممنوع ساختند. این اقدام قاطعانه مجلس، نشان از بیداری ملی و عزم راسخ ایرانیان برای حفظ استقلال و حاکمیت بر منابع خود بود. نمایندگان مجلس در مخالفت با اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی، دولت را مکلف ساختند که برای گرفتن تمامی حقوق ملی در موضوع نفت جنوب، مذاکره و اقدامات لازم را انجام دهد. این به معنای اعلام نارضایتی رسمی و علنی از قرارداد موجود ایران با انگلستان و تلاش برای تجدیدنظر در آن بود و به زودی اعتراضات گسترده ای در محافل سیاسی و مطبوعاتی ایران علیه قرارداد دارسی آغاز شد.
ملی شدن صنعت نفت: اوج مبارزه ملت
ملی شدن صنعت نفت، اوج مبارزه ملت ایران برای بازپس گیری حقوق از دست رفته خود بود. این دوره با مقاومت در برابر قراردادهای ناعادلانه، همبستگی ملی و تصمیم تاریخی برای ملی کردن نفت، به یکی از درخشان ترین فصول تاریخ معاصر ایران تبدیل شد.
۴.۱. اعتراض به قرارداد الحاقی گس-گلشائیان
پس از مذاکراتی که میان نماینده دولت ایران و نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس با هدف بازنگری در قرارداد نفت جنوب و تأمین منافع ایران صورت گرفت، قراردادی موسوم به گس-گلشائیان تدوین و امضا شد. این قرارداد، معاهده نفتی سال ۱۳۱۲ شمسی را اندکی تعدیل کرد، اما باز هم تأمین کننده حقوق و منافع کشور ما نبود. این قرارداد، علاوه بر نادیده گرفتن حقوق مادی مردم ایران، حاکمیت ملی و استقلال کشور را نیز به نوعی نقض می کرد و به تسلط بیگانگان بر منابع و صنعت نفت مشروعیت می بخشید. به همین سبب، اقلیتی از نمایندگان مجلس شورای ملی، به ویژه اعضای جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق، با مخالفت مؤثر خود از تصویب قرارداد مذکور جلوگیری کردند و این قرارداد هرگز به سرانجام نرسید. این اعتراضات، زمینه ای شد برای طرح مطالبه بزرگتر: ملی شدن صنعت نفت.
۴.۲. پیشنهاد طرح ملی شدن صنعت نفت
در پی مخالفت با قرارداد الحاقی نفت، نمایندگان مخالف در مجلس شانزدهم، طرح ملی شدن صنعت نفت ایران را پیشنهاد کردند. این طرح با استقبال گسترده شخصیت ها، اقشار و گروه های مختلف سیاسی، ملی و مذهبی روبرو شد و بسیاری از مطبوعات نیز از آن پشتیبانی کردند. تظاهرات و اعتصاب های متعددی در مخالفت با قرارداد الحاقی و طرفداری از ملی شدن صنعت نفت برپا شد. در این میان، آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی با جدیت تمام از طرح ملی شدن صنعت نفت حمایت کرد. او در اعلامیه ای، مبارزه برای ملی شدن نفت را یک تکلیف دینی و وطنی برای ملت ایران برشمرد و تعدادی از علما نیز نظر او را تأیید کردند. این حمایت قاطع، به نهضت مردمی جانی تازه بخشید.
۴.۳. ترور رزم آرا و تصویب قانون
در نقطه مقابل ملی شدن صنعت نفت ایران، انگلستان و عوامل داخلی اش برای حفظ منافع استعماری خود و جلوگیری از دستیابی ملت ایران به حقوق خویش به تکاپو افتادند. سپهبد حاجی علی رزم آرا، نخست وزیر وقت (تیر تا اسفند ۱۳۲۹)، از سیاست انگلستان جانب داری می کرد و با ملی شدن صنعت نفت به شدت مخالف بود. او به حدی در برابر خواست ملت ایستاد که نهایتاً توسط خلیل طهماسبی، یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام، ترور شد. چند روز پس از ترور رزم آرا، نخست مجلس شورای ملی و سپس مجلس سنا در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، طرح ملی شدن صنعت نفت را تصویب کردند و جنبش ضد استعماری ملت ایران در گام نخست به پیروزی رسید. این پیروزی، بی تردید، از تأثیر جنبش های ضد استعماری مردم هندوستان علیه انگلستان و نیز موفقیت حرکت های استقلال طلبانه در برخی از کشورهای آسیایی و آفریقایی برخوردار بود که شور و امید را در دل ایرانیان بیدار کرده بود.
تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، نه تنها یک پیروزی حقوقی و اقتصادی بود، بلکه نمادی از بیداری و عزم راسخ ملت ایران برای احیای حاکمیت و استقلال خود به شمار می رفت. این اتفاق، نه تنها در تاریخ ایران، بلکه در تاریخ جنبش های ضد استعماری جهان نیز نقطه عطفی درخشان محسوب می شود و به دیگر ملت های تحت ستم، امید به آزادی می بخشید.
چالش ها و پیروزی های اولیه نهضت ملی
پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، دوران جدیدی از چالش ها و مقاومت آغاز شد. دکتر مصدق، به عنوان نخست وزیر، رهبری این مرحله حساس را بر عهده گرفت و با کارشکنی های بی امان انگلستان، در عرصه داخلی و بین المللی، مبارزه سرسختانه ای را آغاز کرد.
۵.۱. اقدامات دکتر مصدق پس از نخست وزیری
پس از نخست وزیری، دکتر مصدق بی درنگ هیئتی را به ریاست مهندس مهدی بازرگان به خوزستان فرستاد تا مراکز و تأسیسات نفتی را از حوزه اختیار شرکت نفت ایران و انگلیس خارج کند. این اقدام، آغاز خلع ید از شرکت نفت انگلیس و نمادی از اراده ملی برای بازپس گیری ثروت های کشور بود. اجرای قانون ملی کردن صنعت نفت و نجات سرمایه های ملی از تسلط بیگانگان، نقطه عطف مبارزه مردم ایران علیه استعمار انگلستان بود. این تصمیم تاریخی، روحیه خودباوری و استقلال طلبی را در سراسر کشور تقویت کرد.
۵.۲. کارشکنی های انگلستان
انگلیسی ها برای جلوگیری از ملی شدن صنعت نفت ایران، دست به اقدامات متعددی زدند. آنها با تحریک کارگران صنعت نفت به اعتصاب گسترده از طریق منع شرکت نفت ایران و انگلیس از پرداخت فوق العاده دستمزد آنان، تلاش کردند در روند تولید نفت اخلال ایجاد کنند. همچنین، با فرستادن کشتی های جنگی خود به خلیج فارس و بنادر ایران، کشور را تهدید نظامی کردند. انگلستان در مجامع بین المللی نیز بیکار ننشست و از ایران در شورای امنیت سازمان ملل و دیوان بین المللی لاهه شکایت کرد. تهدید اقتصادی نیز از دیگر حربه های آنان بود؛ از جمله تعطیلی شعب بانک انگلیس، خارج کردن سرمایه های شرکت نفت و تحریم خرید نفت ایران. در پاسخ به این تهدیدها و تحریم های اقتصادی، دکتر مصدق برنامه «اقتصاد بدون نفت» را اجرا کرد تا نشان دهد ملت ایران می تواند روی پای خود بایستد.
۵.۳. پیروزی ایران در دادگاه های بین المللی
یکی از درخشان ترین لحظات نهضت ملی شدن صنعت نفت، پیروزی ایران در دادگاه های بین المللی بود. دکتر محمد مصدق، نخست وزیر حقوقدان عصر پهلوی، با دفاعی منطقی و مستدل در برابر شورای امنیت سازمان ملل و دیوان بین المللی لاهه، جهانیان را متقاعد ساخت که ملی شدن صنعت نفت، حق حاکمیتی ایران است. دفاع مؤثر نخست وزیر و وکلای حقوقی ایران باعث شد که شورای امنیت سازمان ملل و سپس دیوان بین المللی لاهه به سود کشور ما رأی صادر کنند. پس از این پیروزی، دولت ایران از انگلستان خواست که بدهی های شرکت نفت و خسارت های ناشی از تأخیر را بپردازد. با عدم پذیرش این تقاضا از سوی دولت انگلیس، ایران اقدام به قطع روابط سیاسی با لندن کرد. این پیروزی حقوقی، نه تنها یک دستاورد بزرگ دیپلماتیک بود، بلکه به ملت ایران حس غرور و خودباوری بی سابقه ای بخشید.
دفاع بی نظیر دکتر مصدق در دیوان بین المللی لاهه و شورای امنیت سازمان ملل، نقطه اوج ایستادگی حقوقی و سیاسی ایران در برابر قدرت های استعماری بود. او نه تنها یک وکیل مجرب، بلکه یک رهبر ملی بود که با منطق و شجاعت، حق ملت خود را به جهانیان اثبات کرد و نام ایران را در تاریخ حقوق بین الملل ماندگار ساخت.
اختلافات داخلی و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
نهضت ملی شدن صنعت نفت که با اتحاد و یکپارچگی بی نظیری آغاز شده بود، در ادامه مسیر خود با چالش های جدی داخلی مواجه شد. این اختلافات، به همراه برنامه ریزی های خارجی، در نهایت به فاجعه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ انجامید.
۶.۱. استعفای مصدق و قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱
در تیر ۱۳۳۱، دکتر مصدق برای کاستن از نفوذ و قدرت دربار و مقابله با کارشکنی های آن در اداره امور کشور، از محمدرضا شاه پهلوی خواست که اختیار وزارت جنگ و فرماندهی ارتش را به او بسپارد. شاه با این تقاضا مخالفت کرد و مصدق نیز از مقام خود استعفا داد. شاه بی درنگ احمد قوام (قوام السلطنه) را مأمور تشکیل دولت کرد. اما واکنش مردم و رهبران نهضت به این رویداد، حماسه ای ماندگار را رقم زد. آیت الله کاشانی، ضمن مخالفت قاطع با نخست وزیری قوام، مردم را به مبارزه فراخواند و اعلام کرد: «اگر قوام کناره گیری نکند، اعلام جهاد می کنم و خودم کفن پوشیده، با ملت در پیکار شرکت می کنم.» در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱، مردم به حمایت از دولت مصدق به خیابان ها ریختند. نیروهای نظامی و انتظامی تظاهرکنندگان را سرکوب کردند و عده ای را به خاک و خون کشیدند. اما با ادامه تظاهرات و اعتراض نمایندگان طرفدار نهضت ملی در مجلس شورای ملی، شاه که موقعیت خود را در خطر می دید، به ناچار با استعفای قوام و بازگشت مجدد دکتر مصدق رضایت داد. مصدق بار دیگر با شرایطی قدرتمندتر به نخست وزیری بازگشت؛ او غیر از وزارت، فرماندهی نیروهای مسلح را در اختیار گرفت و محمدرضا شاه را از برقراری ارتباط مستقیم با سفرای خارجی منع کرد.
۶.۲. تفرقه در جبهه ملی
نهضت ملی شدن صنعت نفت با اتحاد و یکپارچگی احزاب و گروه های سیاسی و مذهبی مختلف بر محور مبارزه با استعمار انگلیس آغاز و با همدلی میان دکتر مصدق و آیت الله کاشانی به موفقیت های بزرگی دست یافته بود. اما این اتحاد، متاسفانه دوام نیاورد. با گسترش اختلاف ها و نزاع های سیاسی میان شخصیت ها و گروه های ملی و مذهبی، منافع کشور و اهداف نهضت ملی شدن نفت به فراموشی سپرده شد. روحیه لجاجت، خودمحوری، قدرت طلبی و منفعت جویی های فردی و گروهی، به تفرقه و دشمنی میان رهبران نهضت انجامید. دشمنان خارجی و عوامل داخلی، با بهره گیری از تداوم و گسترش اختلاف و نزاع میان دکتر مصدق و آیت الله کاشانی و یاران و نزدیکان این دو شخصیت ملی و مذهبی، بر تلاش هایشان برای نابودی نهضت و سرنگونی دولت دکتر مصدق افزودند. این تفرقه، راه را برای دخالت های خارجی هموار کرد.
۶.۳. طراحی و اجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
در بحبوحه اختلافات داخلی و فشار خارجی، دولت مصدق امیدوار بود که در ماجرای صنعت نفت، دولت آمریکا از ایران پشتیبانی کند. اما آمریکا که از زمان جنگ جهانی دوم سیاست فعالی را درباره ایران در پیش گرفته بود، سرانجام از دولت انگلستان جانب داری کرد و با آن کشور در براندازی دولت مصدق متحد شد. عامل اصلی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت مصدق، ملی شدن صنعت نفت ایران بود. طراحی این کودتا، حاصل توافق آمریکا و انگلیس بود. پس از ملاقات و مذاکرات نمایندگان و مأموران انگلیسی و آمریکایی، آن دو کشور در اواخر سال ۱۳۳۱، درباره سرنگونی دولت مصدق و انتصاب سرلشکر فضل الله زاهدی به نخست وزیری به توافق رسیدند. بر اساس طرح مشترک انگلیس و آمریکا، ایجاد آشوب های خیابانی در ایران و به راه انداختن جنگ روانی علیه مصدق در مطبوعات، در دستور کار شبکه جاسوسی دو کشور قرار گرفت. آنها از طریق اشرف پهلوی و ژنرال نورمن شوارتسکف آمریکایی، محمدرضا پهلوی را که در ابتدا در پذیرش کودتا مردد بود، متقاعد کردند که با کودتا موافقت کند. مأموران سازمان سیا در ایران، مقدمات اجرای کودتا را فراهم کردند. با نقشه و حمایت سیاسی و مالی دولت های انگلستان و آمریکا و عوامل داخلی آنان، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، واحدهایی از ارتش به فرماندهی فضل الله زاهدی علیه دولت مصدق اقدام به کودتا کردند. کودتاچیان از پشتیبانی سازمان دهی شده گروه هایی از طرفداران شاه و دربار برخوردار بودند، آنان مراکز مهم دولتی را در پایتخت تسخیر و دولت دکتر مصدق را سرنگون کردند. پس از موفقیت کودتا، فضل الله زاهدی اعلام حکومت نظامی کرد و دکتر مصدق و تعدادی از همکاران و یاران نزدیکش دستگیر و سپس محاکمه شدند. احزاب و گروه های سیاسی و روزنامه های مخالف، غیرقانونی اعلام شدند و منحل گردیدند.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فصلی دردناک در تاریخ معاصر ایران است. این رویداد، نمادی از مداخله قدرت های خارجی در امور داخلی یک کشور مستقل و پیامد تلخ تفرقه افکنی بود که استقلال و آزادی تازه به دست آمده ملت ایران را برای سالیان دراز تحت تاثیر قرار داد. این تجربه، درس های مهمی درباره اهمیت وحدت ملی و مقاومت در برابر توطئه های بیگانه به ما می آموزد.
پیامدهای کودتا و سرنوشت نفت پس از آن
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سرنوشت صنعت نفت ایران و همچنین فضای سیاسی و اجتماعی کشور را برای دهه های متمادی تغییر داد. پس از سرنگونی دولت دکتر مصدق، شرایط جدیدی بر کشور حاکم شد که پیامدهای گسترده ای به دنبال داشت.
۷.۱. قرارداد جدید نفتی (کنسرسیوم)
یک سال و اندکی پس از کودتای ۲۸ مرداد، حکومت پهلوی با انگلستان و آمریکا به توافق رسید و به موجب قراردادی جدید، تولید و فروش نفت ایران را به کنسرسیومی از شرکت های نفتی خارجی واگذار کرد. این کنسرسیوم متشکل از شرکت های نفتی انگلیسی، آمریکایی، هلندی و فرانسوی بود. بر اساس این قرارداد، که به مدت ۲۵ سال منعقد شد، کنسرسیوم نفت ایران را استخراج و به فروش می رساند و در مقابل، تنها نیمی از سود خالص خود را به کشور ما می پرداخت. این قرارداد، با وجود تغییرات ظاهری، عملاً حاکمیت کامل ایران بر صنعت نفت را از بین برد و بار دیگر، کنترل این منبع حیاتی را به دست قدرت های خارجی سپرد. این اتفاق، حس از دست دادن یک پیروزی بزرگ ملی را در میان بسیاری از مردم و روشنفکران تقویت کرد.
۷.۲. نهضت مقاومت ملی و اعتراضات دانشجویی
با وجود جو سرکوب و اختناق پس از کودتا، روحیه مقاومت در میان مردم ایران خاموش نشد. گروهی از شخصیت های ملی و مذهبی، از جمله تعدادی از استادان دانشگاه، تشکلی به نام «نهضت مقاومت ملی» را پایه گذاری کردند و با قرارداد جدید نفتی به مخالفت پرداختند. این مخالفت ها، منجر به اخراج شماری از آنان از دانشگاه و تشدید فشارها بر فعالان سیاسی شد. یکی از بارزترین نمونه های این مقاومت، اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ بود. در این روز، گروهی از دانشجویان در اعتراض به برقراری روابط سیاسی مجدد با انگلستان و سفر معاون رئیس جمهور آمریکا (ریچارد نیکسون) به ایران تظاهرات کردند. در جریان این تظاهرات، سه تن از دانشجویان شجاع به نام های مهدی شریعت رضوی، مصطفی بزرگ نیا و احمد قندچی به شهادت رسیدند. این واقعه، نمادی از مبارزه دانشجویان و جوانان در برابر استبداد و استعمار شد و روز ۱۶ آذر، به یادبود این شهدای گرانقدر، به روز دانشجو نامگذاری شد.
نتیجه گیری
درس نهم تاریخ دوازدهم انسانی، نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و پیامدهای آن، فصلی پر فراز و نشیب و بسیار مهم در تاریخ معاصر کشور است. این نهضت، نمادی از عزم و اراده ملت ایران برای کسب استقلال و حاکمیت بر منابع ملی خود بود که با رهبری شخصیت هایی چون دکتر محمد مصدق و حمایت های قاطع آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، به پیروزی های بزرگی دست یافت. اما این پیروزی دیری نپایید و اختلافات داخلی، به همراه توطئه های خارجی، به فاجعه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ انجامید. این کودتا، مسیر تاریخ ایران را دگرگون ساخت و کنترل صنعت نفت را بار دیگر به دست قدرت های خارجی سپرد. با این حال، روحیه مقاومت ملی هرگز از بین نرفت و در قالب نهضت مقاومت ملی و اعتراضات دانشجویی، به حیات خود ادامه داد.
درک عمیق این رویدادها، نه تنها برای کسب نمرات عالی در امتحانات و موفقیت در کنکور ضروری است، بلکه به دانش آموزان و علاقمندان به تاریخ کمک می کند تا از تجربیات گذشته درس بگیرند و اهمیت وحدت ملی، استقلال و مقاومت در برابر نفوذ بیگانه را به خوبی درک کنند. مرور مکرر این نکات و ارتباط دادن وقایع به یکدیگر، تسلط بر مباحث را برای شما تضمین خواهد کرد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نکات مهم درس 9 تاریخ دوازدهم انسانی – خلاصه و راهنمای کامل" هستید؟ با کلیک بر روی آموزش، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نکات مهم درس 9 تاریخ دوازدهم انسانی – خلاصه و راهنمای کامل"، کلیک کنید.