معنی مسترد در دادگاه چیست؟ | راهنمای کامل اصطلاح حقوقی

معنی مسترد در دادگاه چیست؟ | راهنمای کامل اصطلاح حقوقی

معنی کلمه مسترد در دادگاه

مسترد در دادگاه به معنای بازپس گرفتن یا صرف نظر کردن از موضوعی است که پیشتر در مراجع قضایی مطرح شده بود؛ این اصطلاح اغلب در مورد دادخواست یا دعوایی به کار می رود که خواهان تصمیم به توقف رسیدگی به آن می گیرد.

در دنیای حقوق، اصطلاحات گاهی چنان پیچیده و تخصصی به نظر می رسند که درک آن ها برای افراد عادی دشوار می شود. یکی از این واژه ها که ممکن است در جریان پرونده های حقوقی با آن مواجه شوید، کلمه مسترد است. مفهوم مسترد کردن، به ویژه در بستر دادگاه، ابعاد گسترده ای دارد که درک دقیق آن برای هر کسی که به نوعی با نظام قضایی سروکار دارد، حیاتی است. عدم آگاهی از معنای واقعی و پیامدهای حقوقی استرداد می تواند به تصمیمات نادرست و از دست رفتن حقوق منجر شود. این مقاله با هدف روشن ساختن مفهوم کلمه مسترد در بافت حقوقی، به ویژه در محیط دادگاه، نگاشته شده است. در ادامه به ریشه یابی این کلمه، کاربردهای آن در استرداد دادخواست و استرداد دعوا، و تفاوت ها، مهلت ها، مراحل قانونی و آثار حقوقی مربوط به هر یک پرداخته می شود. این راهنمای جامع به خوانندگان کمک می کند تا با دیدی روشن و آگاهی کامل، با این اصطلاح حقوقی مواجه شوند.

ریشه یابی و معنای کلمه مسترد (لغوی و حقوقی)

واژه مسترد و شکل اسمی آن استرداد ریشه ای عمیق در زبان عربی دارد و در گذر زمان وارد ادبیات حقوقی فارسی شده است. درک این ریشه ها می تواند به تبیین دقیق تر معنای آن در فضای قضایی کمک شایانی کند.

معنای لغوی مسترد کردن

از نظر لغوی، استرداد از ریشه ردد به معنای برگرداندن، بازپس گرفتن یا طلب بازگشتن چیزی است. فعل مسترد کردن نیز دقیقاً همین مفهوم را در بر می گیرد؛ یعنی عملی که طی آن چیزی به وضعیت یا موقعیت قبلی خود بازگردانده می شود یا از کسی پس گرفته می شود. برای مثال، زمانی که یک امانت به صاحبش مسترد می شود، به معنای بازگرداندن آن امانت است. یا اگر کتابی از کتابخانه مسترد شود، یعنی به کتابخانه پس داده شده است. این مفهوم در کاربردهای روزمره، سادگی و وضوح خاص خود را دارد.

معنای حقوقی مسترد کردن در دادگاه

اما در حوزه قضایی و فضای دادگاه، مفهوم مسترد کردن معنایی تخصصی تر و دقیق تر پیدا می کند. در این بستر، مسترد کردن به معنای انصراف، پس گرفتن، یا صرف نظر کردن از چیزی است که قبلاً توسط خواهان مطرح شده است؛ خواه آن چیز یک دادخواست باشد یا یک دعوا که در جریان رسیدگی قرار گرفته است. به بیان دیگر، وقتی خواهان تصمیم می گیرد از ادامه پیگیری یک موضوع حقوقی در دادگاه منصرف شود، از عبارت مسترد کردن استفاده می شود. این عمل نشان دهنده اراده خواهان برای پایان دادن به پروسه دادرسی یا بخشیدن موضوع آن است.

تفاوت مسترد کردن (فعل) با استرداد (اسم)

در زبان حقوقی، همانند زبان عمومی، تفاوت بین فعل و اسم حفظ می شود. استرداد در واقع نام عملی است که انجام می شود، یعنی خود عمل بازپس گیری یا صرف نظر کردن. برای مثال، گفته می شود درخواست استرداد دادخواست (اسم). در مقابل، مسترد کردن فعلی است که این عمل را بیان می کند. مثلاً: خواهان دادخواست خود را مسترد کرد (فعل). هرچند این دو واژه به هم پیوسته اند و معنای یکسانی را القا می کنند، اما رعایت تفاوت دستوری آن ها در نگارش و بیان حقوقی، به وضوح و دقت بیشتر کمک می کند.

استرداد دادخواست چیست؟ تعریف، دلایل و مستندات قانونی

استرداد دادخواست یکی از اقدامات مهمی است که خواهان می تواند در جریان دادرسی انجام دهد. این عمل با استرداد دعوا تفاوت های بنیادین دارد که درک آن ها ضروری است.

دادخواست، مقدمه ای بر دادرسی

پیش از ورود به مفهوم استرداد دادخواست، لازم است ابتدا به تعریف خود دادخواست بپردازیم. دادخواست، سند مکتوبی است که خواهان با تنظیم و تقدیم آن به مراجع قضایی، به طور رسمی تقاضای شروع رسیدگی به یک دعوای حقوقی و احقاق حقوق خود را مطرح می کند. دادخواست در واقع اولین گام در فرآیند دادرسی مدنی است و بدون آن، دادگاه ها اصولاً نمی توانند به هیچ دعوایی رسیدگی کنند.

مفهوم استرداد دادخواست در رویه قضایی

استرداد دادخواست به زبان ساده، به معنای پس گرفتن یا انصراف خواهان از دادخواست خود است، آن هم قبل از اینکه وارد مراحل اصلی رسیدگی شود. این اتفاق معمولاً در مراحل اولیه دادرسی، یعنی پیش از تشکیل اولین جلسه رسیدگی و یا حداقل قبل از هرگونه اظهار و دفاعی در آن جلسه، رخ می دهد. زمانی که خواهان دادخواست خود را مسترد می کند، دادخواست او از نظر حقوقی کان لم یکن تلقی می شود؛ به این معنی که انگار اصلاً تقدیم نشده است. این عمل منجر به صدور قرار ابطال دادخواست می شود.

دلایلی که خواهان را به استرداد دادخواست وامی دارد

دلایل مختلفی می تواند خواهان را به سمت استرداد دادخواست سوق دهد. این دلایل غالباً ناشی از ارزیابی مجدد موقعیت حقوقی یا تغییر شرایط است:

  • فقدان مدارک کافی: ممکن است پس از تقدیم دادخواست، خواهان متوجه شود که مدارک و مستندات لازم برای اثبات دعوای خود را در اختیار ندارد یا آن ها کامل نیستند.
  • حل و فصل خارج از دادگاه: گاهی اوقات طرفین پس از تقدیم دادخواست، به توافق خارج از دادگاه می رسند و نیازی به ادامه رسیدگی قضایی نمی بینند.
  • نیاز به اصلاحات اساسی: ممکن است دادخواست نیاز به تغییرات و اصلاحات ماهوی داشته باشد که انجام آن ها در همان دادخواست اولیه مقدور نباشد و خواهان ترجیح دهد دادخواست جدیدی را با اطلاعات دقیق تر تنظیم کند.
  • عدم آمادگی برای ادامه دادرسی: گاهی به دلیل مسائل شخصی، مالی یا روانی، خواهان آمادگی لازم برای ادامه پیگیری پرونده را ندارد و ترجیح می دهد آن را به زمان دیگری موکول کند.
  • اشتباه در طرح دعوا: ممکن است خواهان به اشتباه، دعوایی را مطرح کرده باشد که موضوع آن خارج از صلاحیت دادگاه یا فاقد شرایط قانونی باشد.

بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی

مستند قانونی اصلی برای استرداد دادخواست، بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی است. این ماده به صراحت بیان می دارد: خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید. این بند به روشنی مهلت و اثر حقوقی استرداد دادخواست را مشخص می کند. نکته مهم این است که منظور از اولین جلسه دادرسی زمانی است که طرفین برای اولین بار در دادگاه حاضر می شوند و نه زمانی که اولین اقدام دفاعی یا اظهار از سوی خواهان صورت می گیرد. استرداد دادخواست قبل از هرگونه اظهار و دفاع در این جلسه، امکان پذیر است.

استرداد دعوا چیست و تفاوت های بنیادین آن با استرداد دادخواست

در نظام حقوقی ایران، مفهوم استرداد تنها به دادخواست محدود نمی شود و شامل استرداد دعوا نیز می گردد. هرچند هر دو به نوعی انصراف از پیگیری قضایی را نشان می دهند، اما تفاوت های ماهوی و زمانی مهمی میان آن ها وجود دارد که پیامدهای حقوقی متفاوتی را به دنبال دارد.

تعریف استرداد دعوا

استرداد دعوا به معنای صرف نظر کردن خواهان از تمام یا بخشی از خواسته دعوایی است که در دادخواست اولیه مطرح شده بود. این انصراف زمانی رخ می دهد که رسیدگی به دادخواست آغاز شده و دعوا در جریان دادرسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، استرداد دعوا زمانی صورت می گیرد که پرونده از مرحله صرفاً دادخواست عبور کرده و وارد مرحله دعوا شده است؛ جایی که ماهیت اختلافات و ادعاهای حقوقی در حال بررسی است. این عمل می تواند تا قبل از ختم دادرسی انجام شود و بسته به زمان و شرایط، منجر به صدور قرار رد دعوا یا قرار سقوط دعوا می گردد.

نقاط تمایز کلیدی: استرداد دادخواست و استرداد دعوا

جدول زیر به روشن تر شدن تفاوت های این دو مفهوم کمک می کند:

ویژگی استرداد دادخواست استرداد دعوا
زمان انجام تا اولین جلسه دادرسی (یا قبل از اولین اظهار و دفاع در آن جلسه) پس از اولین جلسه دادرسی و تا قبل از ختم دادرسی
موضوع انصراف خودِ دادخواست به عنوان سند شروع دعوا خواسته یا ادعا در قالب دعوایی که در جریان است
اثر حقوقی صدور قرار ابطال دادخواست صدور قرار رد دعوا (قبل از ختم مذاکرات) یا قرار سقوط دعوا (پس از ختم مذاکرات و با رضایت خوانده یا صرف نظر کامل خواهان)
قابلیت طرح مجدد همیشه امکان طرح مجدد همان دعوا وجود دارد (عدم اعتبار امر مختومه) در صورت صدور قرار رد دعوا، امکان طرح مجدد وجود دارد؛ اما در صورت صدور قرار سقوط دعوا، امکان طرح مجدد وجود ندارد (اعتبار امر مختومه)
نیاز به رضایت خوانده عدم نیاز به رضایت خوانده در برخی موارد (پس از ختم مذاکرات) نیاز به رضایت خوانده دارد

بندهای ب و ج ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی

مستند قانونی استرداد دعوا نیز در همان ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی جای دارد، اما در بندهای ب و ج آن تشریح شده است:

  1. بند ب ماده 107: خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده دعوای خود را استرداد کند. در این صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر می نماید. این بند به خواهان اجازه می دهد تا زمانی که دادگاه هنوز حکم قطعی صادر نکرده است، از دعوای خود صرف نظر کند. همان طور که در جدول اشاره شد، در این حالت خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را مطرح کند، چرا که قرار رد دعوا اعتبار امر مختومه ندارد.
  2. بند ج ماده 107: استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد کرد. این بند حساسیت بیشتری دارد و پیامدهای سنگین تری را به دنبال می آورد. اگر خواهان پس از پایان بحث و بررسی های نهایی (ختم مذاکرات) تصمیم به استرداد دعوا بگیرد، برای اینکه دادگاه قرار سقوط دعوا را صادر کند، دو حالت متصور است: یا خوانده باید به این استرداد رضایت دهد، یا خواهان باید به طور کامل و بی قید و شرط از حق اقامه آن دعوا صرف نظر کند. در صورت صدور قرار سقوط دعوا، خواهان دیگر هرگز نمی تواند همان دعوا را با همان خواسته و دلایل، مجدداً در هیچ دادگاهی مطرح کند، زیرا این قرار دارای اعتبار امر مختومه است.

آثار حقوقی استرداد در مراحل مختلف دادرسی (قرار ابطال، رد و سقوط دعوا)

آثار حقوقی استرداد دادخواست یا دعوا، بسته به مرحله ای که این اقدام در آن صورت می گیرد، تفاوت های اساسی دارد. این تفاوت ها در قالب سه قرار مهم قضایی – ابطال دادخواست، رد دعوا و سقوط دعوا – متجلی می شوند که هر یک پیامدهای متفاوتی برای خواهان به همراه دارند.

1. استرداد دادخواست (بند الف ماده 107)

این نوع استرداد، ساده ترین و کم خطرترین حالت استرداد برای خواهان محسوب می شود.

  • مهلت: خواهان می تواند تا قبل از آغاز اولین جلسه دادرسی یا پیش از انجام هرگونه اظهار و دفاعی در همان جلسه، دادخواست خود را مسترد کند.
  • اثر حقوقی: در این صورت، دادگاه اقدام به صدور قرار ابطال دادخواست می نماید. این قرار به این معناست که دادخواست از ابتدا کان لم یکن تلقی شده و فاقد هرگونه اثر حقوقی است، گویی که اصلاً تقدیم نشده بود.
  • نتیجه: مهمترین پیامد قرار ابطال دادخواست این است که خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را مطرح کند. این قرار، فاقد اعتبار امر مختومه است و مانعی برای اقامه دوباره دعوا نخواهد بود. این موضوع به خواهان فرصت می دهد تا در صورت نیاز، نقایص احتمالی دادخواست خود را برطرف کرده و با آمادگی کامل تر، مجدداً اقدام به طرح دعوا نماید.

2. استرداد دعوا قبل از ختم دادرسی (بند ب ماده 107)

این حالت زمانی رخ می دهد که رسیدگی به دعوا آغاز شده و از مرحله دادخواست فراتر رفته است، اما هنوز مراحل نهایی دادرسی به پایان نرسیده است.

  • مهلت: خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده است، یعنی تا قبل از ختم مذاکرات طرفین و صدور رأی، دعوای خود را مسترد کند.
  • اثر حقوقی: در این وضعیت، دادگاه قرار رد دعوا را صادر می کند. قرار رد دعوا به این معنی است که دادگاه از رسیدگی ماهیتی به دعوا منصرف شده و آن را مورد قضاوت قرار نمی دهد.
  • نتیجه: همانند قرار ابطال دادخواست، قرار رد دعوا نیز اعتبار امر مختومه ندارد. این بدان معناست که خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را با همان موضوع، خواسته و دلایل طرح کند. این فرصت به خواهان اجازه می دهد تا با جمع آوری مدارک بیشتر یا رفع ایرادات قبلی، شانس خود را برای پیروزی در دعوا افزایش دهد.

3. استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات طرفین (بند ج ماده 107)

این مورد از حساسیت بالاتری برخوردار است و خواهان باید با آگاهی کامل اقدام به آن کند، چرا که پیامدهای غیرقابل بازگشتی دارد.

  • مهلت: این نوع استرداد، پس از پایان یافتن مذاکرات طرفین در دادگاه و آماده شدن پرونده برای صدور رأی صورت می گیرد.
  • شرایط: برای اینکه دادگاه در این مرحله استرداد دعوا را بپذیرد و قرار سقوط دعوا را صادر کند، یکی از دو شرط زیر باید محقق شود:
    1. رضایت خوانده: خوانده دعوا باید صراحتاً با استرداد دعوا از سوی خواهان موافقت کند.
    2. صرف نظر کامل خواهان: خواهان باید به طور کامل و مطلق از دعوای خود صرف نظر کند؛ به این معنا که دیگر هرگز حق اقامه آن دعوا را نخواهد داشت.
  • اثر حقوقی: در این حالت، دادگاه قرار سقوط دعوا را صادر می کند.
  • نتیجه: مهمترین و جدی ترین پیامد قرار سقوط دعوا این است که خواهان به هیچ عنوان نمی تواند همان دعوا را مجدداً طرح کند. این قرار دارای اعتبار امر مختومه است و دعوا را برای همیشه از چرخه قضایی خارج می سازد. این امر تأکید بر اهمیت دقت و اطمینان خواهان پیش از اقدام به استرداد دعوا در این مرحله دارد.

مهلت ها و شرایط خاص استرداد در مراحل مختلف دادرسی

زمان بندی و شرایط مربوط به استرداد دادخواست و دعوا، جزئیات مهمی دارند که باید به دقت مورد توجه قرار گیرند. این قواعد در مراحل مختلف دادرسی و همچنین با توجه به نقش وکیل، تفاوت هایی پیدا می کنند.

مهلت استرداد دادخواست

همان طور که پیشتر گفته شد، مهمترین شرط برای استرداد دادخواست، زمان بندی آن است. طبق بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند. مفهوم اولین جلسه دادرسی بسیار کلیدی است. منظور از آن، نه صرفاً تاریخ تشکیل جلسه، بلکه قبل از هرگونه اظهار یا دفاعی از سوی خواهان در آن جلسه است. به بیان دیگر، اگر خواهان در اولین جلسه دادرسی حاضر شود و قبل از اینکه مطلبی در دفاع از خود یا دعوایش بیان کند، شفاهی یا کتبی درخواست استرداد دادخواست را مطرح نماید، این استرداد پذیرفته می شود.

مهلت استرداد دعوا

مهلت استرداد دعوا گسترده تر از مهلت استرداد دادخواست است. بر اساس بند ب ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده است، دعوای خود را مسترد کند. این عبارت به این معناست که خواهان تا زمانی که دادگاه هنوز وارد مرحله صدور رأی نشده و در واقع درب دادرسی باز است، می تواند از دعوای خود صرف نظر کند. حتی پس از ختم جلسات دادرسی نیز، تا قبل از صدور رأی قطعی، خواهان در صورتی که خوانده راضی باشد یا به طور کامل از دعوا صرف نظر کند، می تواند اقدام به استرداد دعوا نماید که منجر به قرار سقوط دعوا می شود.

استرداد در مراحل تجدیدنظر و فرجام خواهی

بحث استرداد در مراحل بالاتر دادرسی، یعنی تجدیدنظر و فرجام خواهی، کمی پیچیده تر است.

استرداد دادخواست تجدیدنظر

در قانون آیین دادرسی مدنی، نص صریحی که به وضوح امکان استرداد دادخواست تجدیدنظر را پیش بینی کند، وجود ندارد. با این حال، حقوق دانان با استناد به قواعد عمومی آیین دادرسی و قیاس با ماده 107، عموماً قائل به امکان استرداد دادخواست تجدیدنظر نیز هستند. استدلال بر این است که تجدیدنظرخواهی نوعی دعوا تلقی می شود و همان طور که امکان استرداد دادخواست بدوی وجود دارد، استرداد دادخواست تجدیدنظر نیز منطقی به نظر می رسد. مهلت این استرداد نیز باید پیش از ورود ماهوی دادگاه تجدیدنظر به پرونده باشد.

استرداد دادخواست فرجامی

در خصوص استرداد دادخواست فرجامی، ماده 415 قانون آیین دادرسی مدنی به طور غیرمستقیم به این موضوع اشاره کرده است. این ماده بیان می دارد: اگر فرجام خواه دادخواست فرجامی خود را مسترد نماید یا دادخواست او رد شود، حق درخواست فرجام تبعی از فرجام خوانده ساقط خواهد شد. هرچند این ماده به طور مستقیم به شرایط و مهلت استرداد دادخواست فرجامی نمی پردازد، اما وجود این حکم نشان دهنده پذیرش قانونی امکان استرداد دادخواست فرجامی است. بنابراین، خواهان در مرحله فرجام خواهی نیز می تواند از درخواست خود انصراف دهد، با این تفاوت که این عمل پیامدهای خاص خود را برای حق فرجام تبعی به همراه خواهد داشت.

جایگاه وکیل و ضرورت اختیار استرداد در وکالت نامه

یکی از نکات بسیار مهم در بحث استرداد، نقش وکیل است. طبق ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی، وکیل در اقامه دعوا و پیگیری مراحل دادرسی، دارای کلیه اختیارات مربوط به امر وکالت است؛ اما برخی از اقدامات حساس و تعیین کننده نیازمند تصریح در وکالت نامه هستند. استرداد دادخواست و استرداد دعوا از جمله این اختیارات هستند. به این معنی که اگر موکل به وکیل خود اختیار استرداد دادخواست یا دعوا را نداده باشد و این موضوع صراحتاً در وکالت نامه ذکر نشده باشد، وکیل نمی تواند به تنهایی و بدون اجازه مجدد موکل خود، اقدام به استرداد نماید. این حکم به منظور حفظ حقوق موکل و جلوگیری از اقدامات ناخواسته وکیل در موارد سرنوشت ساز اتخاذ شده است. بنابراین، پیش از هر اقدامی در این زمینه، حتماً باید به مفاد وکالت نامه توجه شود.

آگاهی از مهلت ها و شرایط قانونی استرداد دادخواست و دعوا، می تواند از بروز پیامدهای ناخواسته و از دست رفتن فرصت های قانونی جلوگیری کند.

نحوه عملی درخواست استرداد دادخواست یا دعوا (گام به گام برای عموم)

فرآیند درخواست استرداد دادخواست یا دعوا، هرچند دارای مبنای قانونی است، اما در عمل نیز مراحل خاص خود را دارد که برای عموم مردم قابل درک و پیگیری است. درک این مراحل، به خواهان کمک می کند تا درخواست خود را به درستی و در زمان مقتضی مطرح کند.

تنظیم لایحه استرداد

درخواست استرداد دادخواست یا دعوا، باید به صورت کتبی و در قالب یک لایحه به دادگاه تقدیم شود. لایحه، سندی است که در آن خواسته و دلایل خواهان به صورت رسمی و حقوقی بیان می شود. این لایحه باید با دقت تنظیم شود تا هیچ ابهامی در اراده خواهان برای استرداد وجود نداشته باشد.

محتوای لایحه

یک لایحه درخواست استرداد باید شامل اطلاعات کلیدی زیر باشد:

  • مشخصات کامل خواهان (نام، نام خانوادگی، نام پدر، کدملی، آدرس).
  • شماره پرونده و شماره بایگانی شعبه رسیدگی کننده به پرونده.
  • نام شعبه و دادگاهی که پرونده در آن مطرح است (مثلاً ریاست محترم شعبه 10 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان تهران).
  • موضوع اصلی دعوا که خواهان قصد استرداد آن را دارد.
  • تاریخ اولین جلسه رسیدگی (در صورت وجود و برای استرداد دادخواست).
  • درخواست صریح و واضح مبنی بر استرداد دادخواست یا دعوا، با استناد به ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی و بند مربوطه (الف، ب، یا ج).
  • امضای خواهان یا وکیل قانونی او.

روش تقدیم لایحه

تقدیم لایحه استرداد، همانند سایر لوایح و مکاتبات قضایی، باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی انجام شود. خواهان یا وکیل او باید به یکی از این دفاتر مراجعه کرده و لایحه تنظیم شده را جهت ارسال به شعبه مربوطه ثبت کند. این دفاتر مسئولیت دارند تا لایحه را به صورت الکترونیکی به دادگاه ارسال نمایند و رسید آن را به خواهان ارائه دهند.

استرداد شفاهی در جلسه دادرسی

در برخی موارد، به ویژه برای استرداد دادخواست (بند الف ماده 107)، امکان درخواست شفاهی استرداد نیز وجود دارد. اگر خواهان در اولین جلسه دادرسی حاضر شود و قبل از هرگونه دفاع یا اظهار ماهوی، به طور شفاهی اعلام کند که قصد استرداد دادخواست خود را دارد، دادگاه می تواند این درخواست را بپذیرد. البته، بهتر است برای اطمینان بیشتر، حتی در صورت درخواست شفاهی، مراتب در صورتجلسه دادگاه قید و امضا شود.

سرنوشت هزینه دادرسی

یکی از سوالات رایج در مورد استرداد دادخواست یا دعوا، وضعیت هزینه دادرسی است که پیشتر توسط خواهان پرداخت شده است. باید دانست که با استرداد، هزینه های دادرسی پرداخت شده مسترد نخواهد شد و خواهان نمی تواند این مبالغ را بازپس گیرد. این قاعده به منظور جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی و حفظ نظم در فرآیند دادرسی وضع شده است.

یک سناریوی عملی

فرض کنید شخصی دادخواستی برای مطالبه طلب از فرد دیگری تقدیم کرده است. پیش از تشکیل اولین جلسه دادرسی، طرفین خارج از دادگاه با یکدیگر به توافق رسیده و بدهی تسویه می شود. در این حالت، خواهان می تواند با تنظیم یک لایحه استرداد دادخواست و تقدیم آن از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به شعبه مربوطه، درخواست ابطال دادخواست خود را بنماید. دادگاه پس از بررسی، قرار ابطال دادخواست را صادر می کند و پرونده مختومه می شود، در حالی که خواهان می تواند در آینده در صورت لزوم دوباره همان دعوا را مطرح کند.

نمونه لایحه درخواست استرداد دادخواست / دعوا

برای تسهیل در فرآیند استرداد دادخواست یا دعوا، ارائه یک نمونه لایحه می تواند بسیار کمک کننده باشد. این نمونه، چارچوب کلی برای نگارش لایحه را نشان می دهد و می توان با تکمیل اطلاعات مربوط به هر پرونده، از آن استفاده کرد.

به نام خدا

ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

موضوع: درخواست استرداد [دادخواست / دعوا]

با سلام و احترام،

احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] فرزند [نام پدر خواهان] به شماره ملی [کدملی خواهان]، خواهان پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] مطروحه در آن شعبه محترم، به استحضار می رساند:

نظر به اینکه [در اینجا دلیل استرداد را به صورت خلاصه بیان کنید، مثلاً: طرفین به صلح و سازش رسیده اند یا قصد اصلاح اساسی در دادخواست را دارم یا به دلایل شخصی و کاری، امکان پیگیری دعوا در حال حاضر برای اینجانب مقدور نمی باشد یا خواهان به کلی از دعوای خود صرف نظر نموده است]، و با عنایت به [اگر استرداد دادخواست است: تعیین وقت رسیدگی اولیه برای تاریخ [تاریخ جلسه دادرسی] که هنوز موعد آن فرا نرسیده است یا اگر استرداد دعواست: اینکه دادرسی هنوز به پایان نرسیده است]، بدین وسیله، [در صورت استرداد دادخواست: بر اساس بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست استرداد دادخواست خود را اعلام می نمایم.] یا [در صورت استرداد دعوا قبل از ختم دادرسی: بر اساس بند ب ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست استرداد دعوای خود را اعلام می نمایم.] یا [در صورت استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات: با جلب رضایت خوانده محترم / با صرف نظر کامل از دعوای خود، بر اساس بند ج ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست استرداد دعوای خود را اعلام می نمایم.].

لذا از محضر عالی درخواست صدور قرار [ابطال دادخواست / رد دعوا / سقوط دعوا] و مختومه شدن پرونده را استدعا دارم.

با تشکر و احترام فراوان

[نام و نام خانوادگی خواهان یا وکیل]

[تاریخ]

توضیحات تکمیلی برای نگارش لایحه:

  • دقت در انتخاب نوع استرداد: حتماً مشخص کنید که درخواست شما استرداد دادخواست است یا استرداد دعوا و بند صحیح ماده 107 را ذکر کنید.
  • صراحت در علت استرداد: اگرچه ذکر دلیل الزامی نیست، اما بیان آن می تواند به قاضی در درک بهتر موضوع کمک کند.
  • رضایت خوانده: در صورتی که استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات و بر اساس رضایت خوانده صورت می گیرد، حتماً رضایت خوانده را نیز به نحوی مستند (مثلاً با امضای او پای لایحه یا اظهار او در جلسه دادرسی) به دادگاه اعلام کنید.
  • صرف نظر کامل: اگر بر اساس بند ج و با صرف نظر کامل از دعوا اقدام می کنید، این موضوع را به صراحت و بدون هیچ ابهامی بیان کنید تا دادگاه از اراده شما برای عدم طرح مجدد دعوا مطمئن شود.

تهیه لایحه استرداد با دقت و مطابق با اصول قانونی، گامی اساسی در تضمین صحت و سرعت اجرای خواسته خواهان در دادگاه است.

پرسش های متداول در مورد مسترد کردن در دادگاه

آیا بعد از استرداد دادخواست، می توان دوباره همان دعوا را مطرح کرد؟

بله، در صورتی که دادگاه قرار ابطال دادخواست یا قرار رد دعوا را صادر کرده باشد (طبق بندهای الف و ب ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی)، خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را مطرح کند. این دو قرار فاقد اعتبار امر مختومه هستند و مانعی برای طرح دوباره دعوا نخواهند بود.

آیا در دعاوی کیفری هم می توان دعوا را مسترد کرد؟

خیر، اصطلاح استرداد دعوا مختص دعاوی حقوقی است. در دعاوی کیفری، مفاهیم مشابهی مانند گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت یا قرار ترک تعقیب وجود دارد که هر یک آثار و شرایط خاص خود را دارند و با استرداد دعوای حقوقی متفاوتند.

اگر خوانده با استرداد دعوا موافق نباشد، تکلیف چیست؟

اگر استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات طرفین باشد و خواهان قصد صرف نظر کامل از دعوا را نداشته باشد، در این صورت رضایت خوانده ضروری است. اگر خوانده رضایت ندهد، خواهان دو راه دارد: یا باید به طور کامل و بی قید و شرط از دعوای خود صرف نظر کند که منجر به قرار سقوط دعوا می شود، یا دادرسی ادامه پیدا کرده و دادگاه حکم ماهوی صادر خواهد کرد.

آیا وکیل می تواند بدون اجازه موکل دادخواست را مسترد کند؟

خیر، بر اساس ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی، استرداد دادخواست یا دعوا جزو اختیاراتی است که باید صراحتاً در وکالت نامه ذکر شده باشد. اگر این اختیار به وکیل داده نشده باشد، وکیل نمی تواند بدون اجازه جدید و کتبی موکل خود، اقدام به استرداد نماید.

هزینه دادرسی پرداخت شده پس از استرداد بازگردانده می شود؟

خیر، با استرداد دادخواست یا دعوا، هزینه های دادرسی که پیشتر پرداخت شده اند، به خواهان مسترد نخواهند شد. این قاعده برای جلوگیری از سوءاستفاده از فرآیند قضایی وضع شده است.

در صورت استرداد، آیا خوانده می تواند تقاضای خسارت کند؟

به طور کلی، استرداد دادخواست یا دعوا از سوی خواهان، دلیلی برای مطالبه خسارت از سوی خوانده نیست. خسارت زمانی قابل مطالبه است که خوانده بتواند اثبات کند که خواهان با سوءنیت اقدام به طرح دعوا کرده و این عمل منجر به ورود خسارت به او شده است، اما صرف استرداد دعوا به خودی خود مبنای مطالبه خسارت نیست.

نتیجه گیری

مفهوم مسترد در دادگاه، فراتر از یک کلمه ساده، نشان دهنده ابزاری حقوقی است که به خواهان امکان می دهد تا در مراحل مختلف دادرسی، از دادخواست یا دعوای خود صرف نظر کند. این عمل، بسته به زمان و شرایط، پیامدهای حقوقی متفاوتی در پی دارد که از صدور قرار ابطال دادخواست تا قرار رد دعوا و نهایتاً قرار سقوط دعوا متغیر است. درک دقیق تفاوت های میان استرداد دادخواست و استرداد دعوا، به ویژه در مورد زمان انجام، موضوع انصراف و قابلیت طرح مجدد، برای هر فردی که با نظام قضایی سروکار دارد، حیاتی است.

همان طور که در این مقاله تشریح شد، از مهلت های خاص در مراحل بدوی تا پیچیدگی های استرداد در مراحل تجدیدنظر و فرجام خواهی، هر قدم نیازمند آگاهی و دقت نظر است. اهمیت تصریح اختیار استرداد در وکالت نامه برای وکلا و عدم استرداد هزینه های دادرسی، از دیگر نکات کلیدی است که نباید از آن ها غافل شد. در نهایت، با توجه به حساسیت و پیامدهای حقوقی هر یک از انواع استرداد، همواره توصیه می شود پیش از هرگونه اقدام، با وکیل یا مشاور حقوقی مجرب مشورت شود. افزایش آگاهی حقوقی، قدرتمندترین ابزار برای حفظ و احقاق حقوق فردی در جامعه است و به افراد کمک می کند تا با اطمینان و دیدی باز، در مسیرهای قانونی گام بردارند.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "معنی مسترد در دادگاه چیست؟ | راهنمای کامل اصطلاح حقوقی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "معنی مسترد در دادگاه چیست؟ | راهنمای کامل اصطلاح حقوقی"، کلیک کنید.